داستان های سکسی | انجمن سکسی کیر تو کس

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی در KiR2KOS.NET

فیلم های سکسی خارجی در MAME85.COM

آبی عشق 74

نستوه  حس می کرد که اون دو تا زن نسبت به ستایش خیلی حساس شدن . تا حدودی هم خودشو مقصر می دونست از این که اون باعث شده که  ستایش بابت نمرات پایان ترمش ضرر ببینه . البته در اصل مقصرش نسیم بود ولی اون این کا رو به خاطر حسادتش انجام داده بود .. یعنی اون منو دوست داره ;/; ولی ستایش چه گناهی کرده ;/; چرا مهری ازم دفاعی نمی کنه . -ستایش برسونمت ;/; -نه می دونم حالت خوب نیست . اگه ایرادی نداره یه چند دقیقه ای باشم . -من می خوام برم خونه . فکر نکنم بعدش حال رانندگی داشته باشم که تو رو برسونم . -من که حرفی ندارم . باهات میام . دلم گرفته . نمی دونم چرا من که کسی رو اذیت نکردم . همه چرا میخوان منو اذیت کنن -می دونم ستایش من مقصرم که این ترم هم از رتبه ات افتادی و هم از اون امتیاز ویژه اون .. یه دو واحدی رو هم باید دوباره بگیری . -اتفاقا من به خاطر شما ناراحتم .. وقتی نستوه اونو با یه اخم تعقیب کرد خنده اش گرفت و جا رفت . حق داشت گاهی وقتا دختر خاله می شد و گاهی هم با همون لفظ استاد  شاگردی باهاش حرف می زد . راستش خودشم گیج شده بود . همراه نستوه رفت به خونه شون . پسر دوست داشت که مهری و نسیم اونا رو با هم ببینند . حداقل دوست داشت که نسیم بیاد خونه و اونا رو ببینه ولی یه حسی بهش می گفت که تا دقایقی دیگه اون دو تا می رسن . همین طور هم شد . -ببین این قدر ناراحت نباش . برای من مهم نیست . من  اگه ده ترمه هم مدرکمو بگیرم دیگه با این خانوم بهاری درس نمی گیرم . اصلا اخلاق نداره . نستوه از عصبانیت نمی دونست چیکار کنه . دلش می خواست در فضایی قدم بزنند که از  خونه بغلی دید داشته باشه . یه لحظه صدای باز شدن در خونه همسایه اومد. نستوه دست ستایشو  گذاشت تو دستش .. دختر حس کرد که موضوع چی می تونه باشه . اونم احساس کرده بود که مهری و  نسیم ممکنه با هم بیان ولی اینو دیگه نمی دونست که تمام این کار ها فقط برای حرص دادن و تحریک حس حسادت نسیمه نه مهری . نسیم فقط همون نقطه ای رو تعقیب می کرد که ممکن بود اون دو تا رو ببینه . -لعنتی .. مهری دیدی نگفتم .. نگفتم که دو تایی شون با هم اینجا قرار میذارن ;/; اون وقت توی ساده لوح فکر می کنی که اون دوستت داره . اون از اون فیلمهاست . همه رو این جوری فریب می ده -نسیم طوری حرف می زنی که انگار تو هم فریب خورده اونی -من ;/; صد تا مث اونو تشنه می برم لب چشمه بر می گردونم . مث تو ساده نیستم . -ولی نسیم ! ما یعنی تو اونو ناراحتش کردی . -آره ناراحتش کردم و اونم اومده اینجا تا با این خانوم خلوت کنه و اعصابش آروم شه . ببین چطور دستشو گرفته تو دستش . مثل این که از اون وقتی که خودشونو شناختن همدیگه رو هم شناختن . ولی خب تو که دوستش نداری بیخود این قدر به دل نگیر و خودت رو ناراحت نکن . دنیا ارزش این حرفا رو نداره . مهم نیست -حالا میگی چیکار کنیم .-هیچی من یه دو تا دوربین شکاری قوی دارم . اگه دوست داری ببینی دو تا عاشق و معشوق چه جوری با هم درددل می کنن برم اون دور بین ها رو بیارم هر چند اینو می دونم که استاد نوروزی آدمی نیست که اهل عشق و عاشقی باشه . اون یه آدم هوسبازه . یکی که با خیلی از دخترا بوده و از این به بعد هم خواهد بود . این جور آدما مجبورند با این سیاست پیش برن که کسی از کاراشون سر در نیاره -ولی نسیم اون این جوری نیست . هیج کاری نکرده که من همچین فکری بکنم . -مهری منو نخندون . تو رو خدا منو نخندون . پس این چیه . رفتن به بابلسر چی بود . مگه این دختره کار و زندگی نداره . مگه نستوه خودش نمیگه براش کار جور کرده . کو چرا سر کارش نمیره -نسیم تو خیلی سختگیری هم کردی . قبول کن . نسیم بی آن که حالیش باشه پر خاشگر شده بود . خیلی بیشتر از مهری جوش می زد . حال خودشو نمی دونست . -نگاه کن الان درست روبروی ما شاید همدیگه رو بغل هم بزنن -بس کن نسیم . دیوونه ام کردی . بس کن . اون که به من نگفته دوستم داره . اون که دوستم نداره . می خواد یکی دیگه رو دوست داشته باشه اصلا به من چه مربوطه . چرا می خوای منو به جون خودم بندازی -واسه این که من عشقو توی حرکاتت می خونم .. -اشتباه می کنی . اگرم دوستش داشته باشم وقتی که اون نخواد می تونم چیکار کنم -این شد یه حرفی . می تونی ازش فاصله بگیری . -ولی حس می کنم اون از یه چیزی رنج می بره -کدوم آفریده خدا رو دیدی که از چیزی رنج نمی بره . فکر کردی من آدم بی دردی هستم ;/; یا خودتو که اینجا داری حرص می خوری و از حسادت داری می ترکی و نمی دونی چیکار کنی . در این دنیا کسی بی غم نباشد اگر باشد بنی آدم نباشد . ….. ادامه دارد .. نویسنده …. ایرانی

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها