سلام من محمد هستم 27 سالمه اولین باره می خوام این داستان که بینه خودمو زنم هستو بنویسم نگار زنه منه که 3 ساله تو هلند با هم زندگی می کنیم بدنش مثله مدلاس و کسه سفیدی داره من بعد ازدواج با نگار خیلی سکس می کردیم و همیشه از سکسمون راضی بودیم تا اینکه بعد یه مدت از ازدواج من دیگه مثله قبل تو سکس سر حال نبودم و نگار خیلی اعتراض می کرد یکی از دلایلش این بود که من از نگار خسته شده بودم هلند یه جایی داره به اسمه رد لاین یعنی خیابون قرمز که اونجا جندها پشته شیشه وایمیستن واسه سکس من بعد یه مدت که از نگار و سکس باهاش خسته شدم گفتم اون که نمی فهمه برم با هر مدل دختری که می خوام سکس کنم مثله دوران مجردی همیشه اخر هفته ها می رفتم اونجا و با دخترا جور با جور و از نگار بهتر می خوابیدم تا اینکه یه روز وقتی که نگار تو بغلم بود و داشتیم لب می گرفتیم بهش گفتم فیلم سوپر نگا کنیم و سکس کنیم وقتی که داشتیم فیلم می دیدیم نگار داشت واسم می خورد کیرمو یه دفعه روشو کرد سمته من گفت کیر مرده تو فیلم خیلی بزرگه از اونا می خوام البته کیر منم 16 سانته و سفید بد نیست من به شوخی بهش گفتم می خوای واست از اون کیرا بیارم اونم گفت میشه تو ناراحت نمی شی گفتم اگه خودمم باشم اونجا نه و اون ادم یه خارجی باشه کسی نمی فهمه گفت کجا این ادمو پیدا کنیم من گفتم امشب بریم یه جایی که بردمش رد لاین هلند اونجا مردایی هستن که پول می گیرن سکس می کنن وقتی رفتیم تو یکی از اون اتاقا نگار استرس داشت گفت برگردیم نمی خواد که من گفتم راحت باش کسی نمی فهمه ازش لب گرفتم به مرده پول دادم نگار اروم لباسشو دراورد مرده کیرش خیلی بزرگ بود نگار اول زانو زد با دست واسش می مالید که کاندومو کشید رو کیر مرده من داشتم نگا می کردم و هر سه تایی می خندیدیم نگار دهنشو باز کرد کیره مرده رو با کاندوم خورد همچین میک می زد که صدا مرده بلند شده بود منم لخت شدم مرده نگارو بلند کرد گذاشت رو تخت و شروع کرد به خوردنه کسش دیگه نگار فقط می گفت ای اه اه اه چشماشو باز می کرد منو می دید باز می بست مرده کیرشو اروم کشید رو کسه نگار که نگار گفت ای محمد می خوامش کسم خیس شده نگا مرده اروم کرد تو نگار گفت ای یییییی تا ته رفت تو کسش باورم نمی شد کیرشو جا داده تو کسش مرده شروع کرد زنمو گایدن جلو چشام نگار زیر دستو پاش عینه یه جوجه بود بعد چندتا جلو عقب کردن نگار لرزید ارضا شد مرده کیرشو دراورد داد که نگار بخوره بعدش نگار گفت بیا واسه ترو بخورم بلند شده منم که کیرم داشت منفجر میشد تا رفت تو دهنش داغی دهنش ارضام کرد همه ابمو خورد تخمامو خورد بعدش گفت میشه ابه اونم بخورم گفتم خودت دوس داری گفت بریزه رو صورتم که من به مرده گفتم اونم ابشو ریخت رو صورته زنم بعدشم نگار لباسشو پوشیدو اومدیم بیرون می گفت باورم نمی شه به کسه دیگه بجز تو کس دادم ولی خیلی خوشحال بود اینو از صورتش می شد دید.
نوشته: Mohammad