چند وقتی بود میشناختمش و باهاش رابطه داشتم اسمش احسان بود
خیلی پسر خوب و قابل اطمینانی بود. تایمایی که همخونم نبود میگفتم بیاد پیشم و باهم سکس میکردیم. یه دفعه همخونم قرار بود ۲ روز نباشه منم به احسان گفتم که اینجوریه که میتونیم شب تا صبح با هم باشیم. قرار شد پنج شنبه بیاد جلو محل کارم کلید و بهش بدم بره خونه تا من شیفتم تموم شه برم پیشش. شیفتم تموم شد و رفتم خونه بعد از سلام علیک گفتم برم آماده شم بیام.
حالا از خودم بگم که قدم ۱۸۳ سانته اون موقع وزنم ۸۰ بود شکم نداشتم و پاهای سفید و کشیده ای داشتم و هنوزم دارم.
رفتم تو اتاق یه شورت سکسی و سوتین پوشیدم روشم به کراپ و شلوارک دخترونه سفید قرمز. یه آرایش قشنگ هم کردم و اومدم بیرون پیشش. داشت پلی استیشن بازی میکرد منم رفتم کارای خونه رو بکنم. کاری که عاشقشم همینه جلو یه مرد با لباسای زنونه خودنمایی کنم. یکم کارارو کردم و بساط مشروب و ردیف کردم آوردم سر میز شروع کردیم مشروب خوردن و خوب مست شدیم. تو حین مشروب خوردن هم حسابی دستمالیم میکرد که خیلی دوست داشتم. بعدش گفت بیا فوتبال بازی کنیم ولی شرطی. قرار شد سر این باشه که هرکی برد هرچی گفت طرفش قبول کنه. بازی کردیم و دلتون نخواد همینجوری گل میخوردم. هر دست که باختیم یه تیکه از لباسام در میومد از تنم دیگه جوری شد که فقط یه شورت سکسی پام بود گفت یه دست دیگه هم بزنیم که اونم در بیاری که گفتم نه دیگه اینو نه. دسته رو گذاشتم و کشوندمش عقب مبل و شروع کردیم لب بازی هم مست بودم هم حشری حسابی میک لاو کردیم باهم. لباساشو از تنش در آوردم و جلوش زانو زدم شروع کردم ساک زدن. انقدر براش خوردم که طاقتش تموم شد و گفت بیا بالا. دراز کشید منم کشید تو بغل خودش و کیرشو مالید دم سوراخ کونم و یه فشار داد که دردم گرفت پریدم سوراخ کونم یکم سوخت ولی بعد از چند دقیقه که گردنمو خورد دوباره شروع کرد یواش یواش کیرشو کرد توم. حسابی منو بلد بود از پشت میکشید منو تو بغل خودش و محکم تلمبه میزد گردنمو میچرخوند و لبامو میخورد یکم این مدلی کرد و پوزیشن و عوض کردیم. داگی شدم دستامو گذاشتم بالای مبل اونم اومد پشتم و کیرشو کرد تو کونم شروع کرد تلمبه زدن. فکر کنم نیم ساعتی سکسمون طول کشید آخرم آبشو تو کونم خالی کرد. اووووف که چه کیفی داشت. نا نداشتم تکون بخورم ولی رفتم حموم یکم خودمو تمیز کردم و بازم خالی کردم خودمو که آماده خواب شیم. اومدم بیرون رفتم تو اتاق یه لباس خواب توری و شورتشو پوشیدم دراز کشیدم رو تخت و صداش کردم که بیاد بخوابیم.
اون شب واقعا من عاشق این آدم شدم خیلی خوب منو بلد بود
حالا اگه دوست داشتید داستانای قبل و بعد اون شب هم براتون مینویسم
بوس بهتون
نوشته: Mioocd7