داستان های سکسی

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی

فیلم های سکسی خارجی

پسرعمم کونیم کرد

سلام سامانم ۲۵ سالمه اول از خودم بگم یادمه تو مدرسه هم تا قبلی که سکس داشته باشم همکلاسیام همش کونمو میمالوندن یا جاهای خلوت خفتم میکردن کیرشون از روشلوار به کونم میمالوندنو این کارا عذابم میداد اوایل گذشت تا ۱۷سالم شد و من یه پسرعمه داشتم دوسال ازم بزرگتر بود و خیلی رابطمون خوب بود رفیق بودیم باهم همیشه باهم بودیم واینم بگم من از وقتی پاهام و بدنم یکم مو دراورد دوس داشتم همونارو بزنم وهمیشه صاف بودمیه روز تابستون بود با پسرعمم رفتیم استخر و تو استخر همش نگاهش رو پاهامو بدنم بود سفیدم بودم فهمیدم نگاهش بی هیچی نیست و رفتیم بیرون از استخر و میخواستم برم خونمون و اون خیلی اسرار کرد شب بیا بریم خونمون فردا دوباره بریم بیرون بگردیم و منم قبول کردم و رفتیم شب که خواستیم بخوابیم عمم جای منو اون کنار هم پهن کرد و من خسته بودم زود خوابم برد نصفه های شب بود دیدم داره کونمو میمالونه و گردنم بوس میکرد از خواب بیدار شدم اول ترسیدم که بقیه بیدلر بشن چیزی نگفتم دیدم داره بیشتر میره جلوتر و برگشتم فهمید بیدار شدم گفتم نکن مامانت اینا بیدار میشن ابرومون میره گفت نترس در اتاق قفل کردم کسی ننیفهمه و من خیلی خواستم نزارم و اون ولم نمیکرد به خودم اومدم دیدم داره کونم لیس میزنه ویه حسی اومد سراغم خوشم اومد و دیگه چیزی نگفتم بعد دید که رازی شدم شلوارم کامل در اورد ولخت لختم کرد خودشم لخت شد و کیرشو داد تو دستم خیلیم کلفت و دراز بود کیرش و گفت بخور منم سرم بردم طرف کیرش و شروع کردن خوردن چون خیلیم کلفت بود ومنم زیاد وارد نبودم دندون میزدم در اورد کیرشو و گفت به شکم بخواب ویه بالشت گذاشت زیرشکممو کونم اومد بالا و شروع کرو به انگشت کرداول دردم اومد بعد همینجور کم کم تا سه انگشت فرو کرد و گفت الان درد داری گفتم خوب شد الان و کیرشو تف زد یه تف گنده هم انداخت رو کونم و شروع کرد بکنه تو سرش که رفت تو زیاد درد نداشت یکم دیگه فرو کرد درد اومد چشمام سیاه رفت از درد و نگه داشت تا کم شد و بیشتر فرو کرد به خودم اومدم دیدم تا ته کیرشو کرده تو و شروع کرد به کردن یه ۱۰دقیقه تو همون حالت تلمبه زد بعد گفت برگرد و پاهامو گذلشت رو شونش و دوباره کرد تو اینبار خیلی تند تر میکرد و تا ته محکم میزد تو کونم و منم دیگه داشتم حال میکردم میخواست ابش بیاد گفت بریزم تو کونت منم اوکی دادم و ریخت تو و بعد یه دستمال فرو کرد تو کونم و گرفت دراز کشید کنارم و گفت دیگه مال خودم گفتم یعنی چی گفت از این به بعد خودت بیشتر دوست داری بکنمت و گفتم نه دیگه دفعه اول آخرته و گذشت بعد چند وقت به حرفش رسیدم احساس میکردم یه چیزی کم دارم و بهش زنگ زدم گفتم بریم بیرون استخر اونم اومد دنبالم تو راه گفتم شب بیام خونتون و اونم از خداش بود از اون موقع تا الان ۷سال میگذره و هنوز دارم میدم بهش معتاد کیرش شدم و الان دیگه خیلی سخت قبول میکنه و منم یه چندتا بکن دیگه پیدا کردم حسابی جندم کرد
امیدوارم خوشتون بیاد

نوشته: سامان

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها