سلام؛ این داستان کاملا واقعیه. اسم من سامانه (مستعار)، ۳۲ سالمه و بدنم سفید و کم موعه؛ از قدیم الایام با دیدن باسنم تو آینه حشری میشدم؛ و خیلی وقتا یه آینه میزاشتم رو زمین و سولاخمو تماشا میکردم؛ یواش یواش کار به انگولک و فرو کردن چیزای مختلف رسید؛ سرتون رو درد نیارم یکی دو باری با بچه محلا کون هم گذاشتیم ولی اون حس لذت سکس رو نداشتم؛ تا این که با شهوانی آشنا شدم و تو این سال ها با دو سه نفر سعی کردم سکس رو تجربه کنم ولی خوب یا حرفه ای نبودن، یا مشکل از من بود و نمیشد؛ یعنی اون حسه ارضا نمیشد؛
گذشت و گذشت تا رسید به امسال، با یکی از کاربرا (که البته چند سال پیش ی تجربه ناموفق باهاش داشتم) تو تلگرام گپ میزدیم، بعد از تبادل عکس و مشخصات و صحبت از علایق و … تصمیم گرفتیم یه برنامه حضوری بریم.چهارشنبه عصرش رفتم حسابی کون رو شیو کردم و موهای بدنمو کوتاه کردم و حسابی سکسی شدم؛ پنج شنبه تا ظهر سر کار بودم؛ بعد از اتمام کار رفتم خونه و تو یه قمقمه اندازه ۴ ، ۵ پیک عرق ریختم و راه افتادم/ از سوپرمارکت ی انرژی درینک و یه پاکت سیگار گرفتم؛ انرژی درینک رو ریختم رو عرق که پشت فرمون بخورم و سیگار بکشم تا برسم به مکان اشکان (اسم مستعار)؛ حدود ی ساعتی راه بود و ترافیک آخر هفته، ولی خوب بد نگذشت؛ ترکیب عرق و سیگار و موزیک در حین رانندگی حالمو میزون کرد البته استرسمو هم کم کرد؛ رسیدم به کوچشون و زنگو زدم و رفتم داخل؛ تقریبا هیچ استرسی نداشتم چون چند سال پیش هم رفته بودم پیشش و ازش مطمئن یودم؛ پسر خوب و مودب و تحصیلکرده با بدن و کیر معمولی (حدود ۱۵ سانت)؛ تا رفتم تو گفتم برم دستشویی و آماده شم؛ لباسا رو در آوردم و دیدم اشکان داره بدن سفیدمو دید میزنه؛ گفتم چشت گرفته؟ گفت چجورم/ گفتم الانه میام؛ رفتم و حسابی سولاخمو تخلیه کردم (مفعولا میدونن چجوری)؛ اومدم بیرون و اشکان سریع اومد چسبید بهم، یکم جلو آینه مالوند منو بهش گفتم عجله نکن برات سورپرایز دارم؛ رفتم تو اتاق و شرت سکسی که از قبل داشتم رو پوشیدم و عقبکی ایستادم و اشکان رو صدا زدم بیاد؛ اومد تو اتاق گفت واو کون به این قشنگی ندیده بودم؛ از پشت چسبوند بهم، سفتی کیرش رو باسنم حس میشد، با ی دست کونمو میمالوند و با دست دیگه سینه م و همزمان لاله گوشم رو میخورد، منم از فرصت استفاده کردم و با دستم کیرشو میمالیدم؛ حس خوبی بود و حسابی هر دومون رو حشری کرده بود؛ بهم گفت دمر دراز بکش؛ خوابیدم، اومد روم و از گردن بوسه زد تا رسید به کونم، شرت رو زد کنار سولاخم بهش چشمک زد؛ با بوسه زدن دور و ور سولاخ شروع کرد به لیس زدن سولاخم، وای که چه حس خوبی داره، داشتم دیوونه میشدم، زبونو میکرد تو لیس میزد دیوونه م میکرد؛ دو سه دیقه ای ادامه داد، یکم که سولاخم باز شد با انگشت کرد تو، بعد لوبریکانت زد و با انگشت بازی بازی میکرد … درد نداشتم، کاملا تسلیم فاعل حرفه ای م بودم، میخواستم اجازه بدم هر کاری دوس داره باهام بکنه؛ بعد اومد دراز کشید روم و کیرشو گذاشت رو سوراخم …
ادامه دارد…
نوشته: سامان
ادامه…