…قسمت قبل
سلام اول اینکه داستان واقعی هست قسمت قبل کسشر گفتین و برام مهم نیست چی میگین و منم گفتم بار اولمه شما ببخشید ولی دیدم خیلیا استقبال کردن از دادن های دیگشم بهتون بگم قسمت قبل که با مامانم و من آشنا شدین.
خلاصه از اون سکس گذشت چند روزی دیدم مامانم کمتر سرش تو گوشیه انگار خبری نیست گفتم شاید پشیمون شده مامانم ولی دقیقا همون روز که اینجور فکر کردم دیدم دوباره دارن چت میکنن ولی نمیشد ببینم مامانمم پاک میکرد سریع دیگه مامانم سرگرم کار بود دیدم گوشیش اس ام اس اومده نوشته فردا ظهر میایم خونتون حله من اینو دیدم تخم کردم که مامانم یعنی جلو این در همسایه ها میخواد مرد بیاره خونه استرس داشتم منم شانس تخمی مدرسه میرفتم شیفت عصر بودم دیگ فردا شد من ناهار بخورم برم مامانم تو آشپز خانه بود در ورودی تو چشمش نبود منم صدای باز بسته کردن در انجام دادم که رفتم با کفش اینا آروم آروم رفتم سمت اتاقش تو کمد دیواری قایم شدم و دید داشتم خوب بود من نیم ساعت نشستم خبری نشد کلافه شدم عرق میریختم دیدم که حدودا یه ساعت بعد مامانم گوشیش زنگ خورد گفت طبقه اول در بازه بیاین مامانم اومد تو اتاق یکمی به خودش رسید رفت صدای بسته شدن در اومد که سلام احوال پرسی اینا که مامانم فقط گفت صدا میره بیرون بیاین تو اتاق دیگه اومدن یکمی علی با مامانم لاس زد لب بوس حرفای عاشقونه ای کصشرا منم کیرم شق شده بود دوس داشتم زودتر شروع کنن که مامانم گفت چیزی نمیخواین تعارف کرد اینا محسن گفت تورو میخوام رفت سمت مامانم دست میکشید لای پاش .تیپ مامانم بگم یه لگ ساده که کص کون گندشو انداخته بود بیرون با یه تاپ ک سینش معلوم بود مامانم حشری شده بود مشخص بود محسنم دست تو سینه لای پا همه جاش داشت میکرد ک دیگه علی گفت لخت بشیم شروع کنیم دوتاشون مامانمو لخت کردن اول تاپ در اوردن سینشو مالیدن خوردن مامانم چشماشو میبست میگفت ادامه بدین آه او مامانم کل اتاق پیچیده بود که علی کیرشو داد دست مامانم براش ساک بزنه قشنگ کامل میکرد تو دهنش جلو عقب تخماشو میخورد حشری شده بود قربون کیرش میرفت ک دیگه مامانمو لخت کردن محسن رفت رو تخت مامانمو داگی کرد رفت پشت لیس زدن سر مامانمم جلو تخت بود برای ساک زدن که دیدم آه ناله مامانم پیچیده که میگه کیر بکن توم کیر میخوام نمیدونم کصشو میخورد یا کونش ولی حسابی مامانم حشری بودی ب خودش میپچید ک دیدم مامانم قشنگ قمبل کرده محسن هم داره آماده میکنه بکنه توش یکم بالا پایین کرد لای قاشش چون کون مامانم خیلی گنده هست محسن میگفت این کون امروز جرش میدم مامانم گفت مال خودته کیرتو میخواد الان تف که زد گذاشت توش مامانم فحش میداد که کصکش درد گرفت کیرت کلفته آروم تر دیگه آروم تلمبه میزد میگفت تو تختت داریم جرت میدیم دیگ مامانم صداش پیچیده بود آه او میکرد میگفت میخوام بازم میخوام ک علی منتظر همین حرف بود رفت زیر مامانم دراز کشید مامانم با دستش کیرشو تنظیم کرد رو کصش رفت تو مامانم اه نالش بیشتر شد محسن علی هم میکردن اسپنک میزدم تو کونش دیگ مامانم خسته شده بود گفت کمرم درد گرفت بزار دراز بکشم مامانم رو شکم خوابید این دفعه علی رفت سمت کونش بالشت پتو گذاشتن زیرش ک بیاد بالا تر دیگ دید منم از پشت بود واضح کس مامانم مشخص بود دیگه اولش یکم گذاشت تو کصش جلو عقب میکرد محسنم میگفت سریع تر باش عجله دارم باید برم کس مامانم خیس خیس یکمی با انگشت خودش باهاش بازی میکرد ارضا بشه ولی نمیشد خبری از کس خوردنم نبود خلاصه علی دید آبش نمیاد دیگ تف زد رفت سمت کونش
باز کرد سوراخ مامانم واقعا گشاد شده بود کیرش کرد سر خورد راحت رفت توش مامانم جیغ کوچیکی زد دردش به لذت تبدیل میشد خودش بالا پایین میکرد کونش میگفت بکن بکن مال خودته ک علی سرعت تلمبه بالا برده بود میزد حسابی که سریع در اورد ریخت رو کمر مامانم. مامانم هم آه آه میکرد قربونش برم چه گرمه دوسش دارم علی بلند شد رفت خودشو بشوره نوبت محسن بود محسنم دید اون از کون کرده رفت سمت کس کیر محسن خدایی خیلی کلفته تو کس مامانم که با اینکه بزرگه گوشتی هست جا نمیشه هفتی مامانم باز کرد
مامانم فقط میگفت تا ته بکن توم نگه دار خیلی دوست دارم از کس مامانم بگم مثل خیلیا نیست بگم صورتی هست رنگ قهوه ای مایل به روشنه
خلاصه کیرو گذاشت روش رفت داخل مامانم وای وای میکرد درد داره کلفته نمیتونم محسنم خوشش اومده بود مامانم میگفت کیر به این خوبی ندیدم مال منه محسن بیشتر حشری میشد محسن هم رحم نمیکرد میگفت جنده منی هرروز میکنمت جرت میدم مامانم انگار اصلا بیهوش افتاده بود داشت فقط لذت میبرد که کیر کلفت داره میره توش هر از گاهی محسن میگفت دوست داری مامانم میگفت اره عزیزم بکن تا ته مامانم داشت ارضا میشد صداش پیچیده بود قشنگ صدا آه نالش به لرزه تبدیل شد فک کنم داشت میشد ک محسن دیدم داره تقه های محکمی میزنه پاهای مامانم که بالا بود بی جون افتاده بود دیگه محسن خوابید رو مامانم نفس نفس میزد که مامانم میگفت وای گرمه چقدر خیلی ابت زیاده که از رو مامانم بلند شد دیدم دوباره آب از کصش داره میاد پایین آب رنگ زرد بود مامانم دست میکشید روش بازی میکرد هنوز دراز کشیده بود که مامانم منتظر بود علی بیاد دلش کیر میخواست ولی خب اومدن گفتن کار داریم برای آخر هفته میایم لباس پوشیدن رفتن مامانم تخت پتو رو بالشتی اینارو برداشت بشوره و رفت سمت حمام منم از خونه زدم بیرون دیگه مدرسه هم نمیتوستم برم تا عصر پر خوردم شبم اومدم دیدم مامانم دراز کشیده راحت سرش تو گوشی بود
سکس های با شوهر خالم با دوست پسرای دیگش و مربی هام مونده بهتون بگم بعضی هاش ندیدم ولی تو چت دیدم چی گفتن حمایت بشه همشو میگم
دمتون گرم
نوشته: محمد