سلام دوستان
این داستان ادامه داستان های شب اول و شب دوم هست و داستان گی هست
بعد از اون که دوست بابک بهم پیام داد و با بابک قطع ارتباط کردم یه مدت کلا بیخیال شده بودم تا اینکه دوباره رفتم تو اکانت اینستام ببینم چخبره که دیدم یه اکانت بهم پیام داده معلوم بود اکانت فیکه باز کردم دیدم همون دوست بابکه یکم کرمم گرفت جوابشو دادم و شد شروع چت کردنمون شخصیت جالب و مردونه ای داشت و اصلا هول نبود خلاصه با اینکه دوس نداشتم بخاطر کاری که بابک کرد به دوستش پا بدم ولی راضی شدم برم باهاش سر قرار برای غروب باهاش هماهنگ شدم و رفتم وایسادم تا اومد جلوم با یه شاسی تیگو نمیدونم چند بود سوار شدمو دست دادیم سلام احوالپرسی راه افتاد و یکم از این ور اون ور حرف میزد منم کم کم یخم ابده بود و حرف میزدیم رفتیم سمت یکی از کافه های شهر و ی آلاچیق گرفتیم و نشستیم قلیون و چایی خیلی کنارش خوب بود قشنگ یه مرد کامل بود ۴۷سالش بود و معمار بود جذابیت خودش رو داشت بهم چسبیده بودیم و قلیون میکشیدیم منم لم داده بودم بهش دستشو گرفتم تو دستم گذاشتم روی پام واکنشی نشون نداد و وقت میگزروندیم خلاصه بلند شدیم از اونجا رفتیم بهم گفت برنامه ات چیه منم گفتم هیچی برنامه ای ندارم گفتش بریم خونه من منم گفتم بریم و راه افتاد رفتیم من که خونه رو از قبل بلد بودم اونم به روم نمیوورد رسیدیم به خونه و رفتم داخل اول دستشویی رفتم تمیز کردم و اومدم دیدم شلوارک پوشیده و بالا تنه لخت نشسته منم رفتم رو پاش نشستم
گفت جون کوچولوی بغلی خندیدم گفتم کجام کوچولوعه من به این بزرگی کونمو گرفت تو دستش گفت فقط این بزرگه بقیش کوچولوعه زدم زیر خنده گفتم چشم چرونی کردی پس سرشو کرد تو گردنم و شروع کرد خوردن گردنم منم رفته بودم تو حس کیرشو زیر کونم حس میکردم شق کرده بود و حشری ترم میکرد در گوشم گفت بشین ساک بزن تا ته باید کیرمو بخوری منم زود جلوش زانو زدم کیرشو دراوردم یه کیر ۱۸سانتی ولی باریک و قلمی افتاد جلوم سفید سفید بهش گفتم برو بشورش تا بخورمش گفت تمیزه گفتم میدونم تمیزه اما شسته میشه تو دهن یه حال دیگه میده اونایی که ساک زدن میدونن چی میگم خیلی خوبه اونجوری بلند شد رفت شست و اومد گفت زودباش بخور خیلی وقته دستم به چیزی نرسیده منم شرو کردم لبامو گذاشتم رو کله کیرش و نفس داغ میدادم روش و با زبونم ریز ریز میزدم زیر کله اش لبامو میکشیدم رو تنه کیرش داشت دیوونه میشد سر کیرشو بزور کرد تو دهنم منم شروع کردم ساک زدن تا نصفه میخوردم زبونمو حینه خوردنش حرکت میدادم هر از گاهی تخماشو میلیسیدم تا کله اش همونجوری کله اش رو مک میزدم که ابش پرید تو دهنم و ارضا شد سریع دراوردمیدم ولو شده بهش گفتم وای چقدر زود اومد خندید گفت کمرک پره پره تو هم عجب ساکی زدی برام شروع کرد خودشو جمع و جور کرد و گفت چیزی میخوری گفتم چی داریم پاشد و میکسر اوردا موز و بستنی و مخلفات یه شیک درست کرد و خوردیم یه کم حالش جا اومد گفت خب حالا بریم سراغ اصل مطلب بهش گفتم اصل مطلب ؟؟گفت اون کون خوشگلت گفتم نخیر اون فقط در حد لاپایی نه بیشتر گفتش بابک گفت صفره صفره دست نخورده گفتم اره
اومد دستمو گرفت رفتیم تو اتاقش و لباسام در اورد خوابیدیم کنار هم گفت ببین من آروم میکنمت نگران نباش یه جوری میکنمت حال کنی و این حرفا از اون اصرار و از من انکار بهش گفتم برو زنت رو از کون بکن چیکار کون من داری گفت زنه طلاق گرفته رفته اگر بود که میگاییدمش گفتم عه چرا و از این کسشعرا اونم تعریف کرد و …
خلاصه به صحبت و مسخره بازی بودیم گفت ولی عجب کونی داری خیلی رو فرمه خندیدم گفتم ماله خودمه گفت داگی بشین یکم نگات کنم منم داگی نشسته بودم و اون دست میکشید رو کونم. اسپنکم میکرد جوریکه صداش خونه رو برداشته بود کونمو باز میکرد تف مینداخت رو سوراخم درازم کرد و سرشو کرد تو کونم و لیسیدن تو ابرا بودم یه حس عالی حشری حشری شده بودم روم دراز کشید گردنمو خورد کیرشو گذاشت رو سوراخم گفت شل کن ناله کردم نه گفت شل کن میخام کونی خودم بشی صفرتو باز کنم از این به بعد زنم میشی هرشب جمعه میارمت اینجا کون گنده من حرف که میزد حشری تر میشدم گرمای کله کیرش رو کونم داشت دیوونه ام میکرد و وا دادم و شل کردم اونم که چراغ سبز رو گرفته بود زور زد و کله اش رفت تو کونم منم شدیدد سوختم همونجا نگه داشت منم چشامو بسته بودمو جیغ میزدم نگه داشته بود و کم کم داشت بیشتر وارد میشد اینقدر موند تا نصفش اومد داخلم از حال دیگه رفته بودم و سوزشش کم شده بود که شروع کرد تلمبه اروم زدن منم حسی نداشتم جز کمی درد ولی لذتی نداشت تا اینکه خوابید روم و باهام حرف میزد و لذت میبرد از حال کردنش حال میکردم بهم گفت کونی من شدی منو چرخوند لبه تخت و پاهامو داد هوا شروع کرد تلمبه زدن منم داشتم حال میکردم ک یهو ارضا شدم ابم اومد اونم چنتا اه بلند کشید و دراورد کیرشو و ابشو رو شکمم ریخت تا سینه ام اومد خم شد رو تخت گوشیش رو دراورد و از سوراخم عکس گرفت نشونم داد حفره شده بود حس سوزش و درد داشتم خودمو تمیز کردم و خوابیدم صبح با درد بیدار شدم و رفتم دستشویی بد دردی بود اومدم لباس پوشیدم و خدافظی کردم و رفتم و این شد شروع من و محمد
نوشته: Tity koon