‌شبی که زنم منو کرد (۲)

…قسمت قبل

از اون شب دو روز گذشته **** پارت یک ****
…
قشنگ میتونم جای ناخنای نازنین رو تو باسنم حس کنم
اون رو وقتی تو آیینه میبینم یه مقدار کبود شده

تو آشپزخونه مشغول شستن ظرف ها بود رفتم ازپشت خودمو بهش
چسبوندم قشنگ لای کونش رو حس میکردم یکم گردنشو بوسیدم
فهمیدم امشب قراره یه سکس خوب داشته باشیم…
دو ساعت بعد
موقع شب خودش اومد و تو آغوشم خوابید
**یه تیشرت لش و ساپورت دقیقا مث چیزی که من دوسش دارم **بوی موهاش منو به مراتب حشری تر و دیوونه تر میکنه . از پشت چند بوسه کوتا به کمرش زدم و کمی سوراخ کونش رو لیس زدم (عاشق این کاره) وسط لیس زدنام
یهویی نازنین درخواست 69 داد
اون روی من خوابید من کوسشو لیس میزدم اونم واسه من ساک میزد این کار دو دقیقه ای طول کشید ناگهان نازی چشمش به کبودیهای کونم افتاد و ازم پرسید اینا چیییییه؟؟؟
با شوخی گفتم اثرات حمله یک گرگ وحشی دو شب پیشه
خندید و گفت واقعا من بودم… خوب کاری کردم هههههه
چرا هر کاری که میخوای با من انجام میدی(واقعا هم راست می گفت ) منم خوب کاری کردم که اینجوری کبود کردم
منم گفتم **خب تو هم هرچی میخوای برات انجام میدم !!
**
دوباره گفت : من که تا الان چی ازت نخواستم ولی واقعا هرچی بخوام برام انجام میدی؟؟؟
جواب دادم آره حتما انجام میدم…
رو کمر خوابید و گفت الان بیا کوسمو بخور
گفتمش خب چه فرقی میکرد بالا بودی هم داشتم اونو میخوردم
گفت فقط انجام بده!!!
منم پاهامو جوری تنظیم کردم که بدنش وسط پام بیفته تا هیچ فشاری به بدنش نیاد ( چون 69 همیشه من پایین بودم) و شروع به لیسیدن کردم… قشنگ داشتم خیس بودن کوسش رو تو زبونم حس میکردم و هی مدام داشت پاهاشو رو سرم باز و بسته می‌کرد
فهميدم خیلی داره براش خوش میگذره منم لیس زدنامو محکمتر کردم و اون میگه محمد توقف نکن ادامه بده
این کار تقریبا پنج دقیقه ای طول کشید یهویی صورتمو چرخوندم ببینم در چه حالی هست واقعا لذت بخش بود براش یا نه
دیدم نازنین انگشتشو چرب و آماده می‌کرد
دوباره گفت ادامه بده توروخدا بخور تا ته منم همینکارو کردم
ولی یه دفعه دیدم نازنین انگشتشو تو سوراخ کونم جا گذاشته…
منم چیزی نگفتم و به خوردن کوسش ادامه میدادم ولی اون انگشتشو هی مدام محکم تکووووون میداد حس عجیبی بود برام
اولین باره که اینجوری میکنه !!!
هر دوتامون حسابی حشری و داغ بودیم… وقت این بود برم بکنم
نازنین یه پتو و یه بالشتک زیر کمرش گذاشت و بهم گفت محمد مث همیشه نکن برعکس بکن بزار کونت روبه من باشه
منم همینکارو کردم …کیرمو مستقیم تو کوسش جا دادم حسابی از لیس زدنام جا باز کرده آخ چه حالی میداد
اونم دوباره انگشتشو چرب کرد و رفت سراغ کونم
خیلی حس خوبی بود برام وقتی کیرمو تا ته میکردم اونم انگشتشو تا ته میکرد تو کونم و هی مدام تلمبه میزدیم… پنج دقیقه بعد
حس کردم آبش میخواد بیاد بالا بهش گفتم کجا بریزم گفتش بریز تو…
منم کامل اونو داخل کوسش ریختم و بیحال افتادم رو کوسش
تقریبا دو دقیقه بی‌حال بودم ولی نازنین انگشتشو در نیاورده
و آروم آروم تکون میداد !!!
تا دوباره نگاش کردم خندیدیم و گفت راحت شدی جرم دادی و ریختی تو؟؟؟
منم گفتم چجورم !!!
تا اینو شنید انگشتشو تا ته کرد داخل!!!
گفتمش اخخخخ چررررررا چکار میکنی ؟؟
گفت:: خفه انگاری دوست نداشتی . اینجوری بات کنم
من که بازم میخوام انگشتمو بذارم
جواب دادم که خب تا کی؟؟
…

دوستان فقط یه قسمت مونده
کاملا واقعی هستش

نوشته: Mo8900