داستان های سکسی

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی

فیلم های سکسی خارجی

سکس همسرم با پسرداییم

سلام
اسم من اشکان 33 ساله و همسرم مینا 29 ساله قد همسرم 172 وزن 68 و هیکل نسبتا خوبی داره
من یه پسر دایی شیطون دارم 29 ساله قد 183 و خوشتیپه
داستان از اونجا شروع شد که تو مهمونیایی که میرفتم میدیدم پسر داییم حمید همش چشمش به باسن میناست،، مینا کون خیلی خوبی داره و هر مردی رو جذب خودش میکنه
پسر داییم مجرده و ما رابطه ی خوبی باهم داریم معمولا ماهی یکی دوبار میاد خونمون،، یه روز حمید بهم زنگ زد گفت شب هستی بیام خونتون منم گفت آره بیا،، خلاصه شب شد و اومد خونمون مینا یه شلوار مشکی جذب و یه تاپ تنش بود و باسنش حسابی دلبری میکرد خلاصه سلام و احوال پرسی کردیم نشستیم رو مبل مینا رفت چایی بیاره حمید رفت رو مبلی نشست که به آشپزخونه کامل دید داشته باشه،، مینا پشتش به ما بود من با حمید داشتم حرف میزدم ولی حمید کل حواسش به باسن مینا بود
حمید یه لحظه گفت تشنمه رفت آشپزخونه برا خودش آب بریزه،، آشپزخونمون تقریبا کوچیکه و میز نهار خوری هم اونجاست دیدم حمید رفت تو کابینت لیوان برداشت موقع رد شدن از کنار مینا خودشو مالوند به باسن مینا ولی مینا هیچ عکس العملی نشون نداد برام عجیب بود حتی خودشو کنارم نکشید،، من یه حس خیلی عجیبی پیدا کردم کیرم شق شد خیلی برام عجیب بود این حس
حمید پی اس 4 آورد نشستیم بازی کردیم ساعت 10 نیم بود حمید بهم گفت لباس خونگی نداری بدی بپوشم منم گفتم برو از تو کشو بردار، مینا نشسته بود با گوشی ور میرفت که یهو گفت بیا من میدم بهت دیدم دوتایی رفتن تو اتاق بعد چند دقیقه اومدن، دیدم مینا شلوارش یه مقدار پایین اومده بود نامرتب بود تو دلم گفتم حتما حمید دستمالیش کرده،، موقع بازی مینا همش از کنارمون رد میشد و حمید کلا داشت دید میزد باسنشو
خلاصه تا 1 شب بازی کردیم نمید گفت من برم دیگه که دیدم مینا سریع گفت این وقت شب کجا میخوای بری من گفتم اره بمون دیگه،، دیدم حمید از خداش بود بمونه، زیرانداز انداختیم مینا یه گوشه دراز کشید من وسط حمیدم آخر چند دقیقه شد دیدم خوابم نمیبره به مینا گفتم تو بیا وسط بخواب من باید گوشه بخوابم که مینا هم بدون مخالفت گفت باشه حتما،، مینا رو به من خوابید و پشت به حمید، من شک کردم که شاید حمید و مینا کاری انجام بدم خودم زدم به خوابیدن، دیدم صدای نفس نفس زدن مینا میاد، حمید رفت زیر پتو و داشت کص و کون مینا رو لیس میزد برای من خیلی هیجان انگیز بود و کیرم کامل شق شده بود بعد چند دیقه حمید رفت سمته اتاق خواب 2،3 دیقه بعد مینا اومد نگاه کرد ببینه من خوابم یا نه که دید خوابم رفت سمته اتاق خواب،، در اتاق یکم باز بود من رفتم نزدیکتر ببینمشون که دیدم حمید رو تخت نشسته یه کیر کلفت 17،18 سانتی داشت مینا داشت کیرو تخماشو میخورد حمیدم از پشت داشت کون مینا رو میمالید و میگفت من میمیرم برای این کون بعد 5،6 دیقه حمید بلند شد و مینا رو خوابوند رو تخت و شلوارشو کشید پایین رفت رو پای مینا نشست داشت کون مینارو لیس میزد مینا هم حشرش زده بود بالا میگفت بکن دیگه دارم میمیرم، حمیدم گفت چشم الان میام، نشست رو رون مینا و کیرشو گذاشت بین خط باسن مینا و عقب جلو میکرد بعد یکی دو دیقه سر کیرشو تنظیم کرد و یهو تا ته کرد تو کص مینا که مینا یهو یه ناله بلند کرد ولی حمید دراز کشیده بود رو مینا و سریع تلمبه میزد مینا هم بعد چن دیقه براش عادی شده بود و میگفت محکم تر بزن
بعد 10 دقیقه حمید کیرشو درآورد و دیدم داره با سوراخ کون مینا ور میره یه انگشتشو کرد تو مینا گفت تورو خدا پشت نه حمید گفت قول میدم آروم بکنم مینا بالاخره راضی شد حمید وازلین و برداشت اول با یه انگشت کم کم 3 تا انگشتشو کرد تو کون مینا،،، مینا هم فقط ناله میکرد بعد حمید نشست رو باسن مینا و کیرشو گذاشت دم سوراخ کون مینا و آروم فشار داد تو که دیدم مینا داره بالشتو گاز میزنه که صداش در نیاد حمید چند دقیقه آروم عقب جلو کرد دیدم کلا ولو شد رو مینا، حمید آبشو ریخت تو کون مینا و همون حالت چن دقیقه ای رو مینا دراز کشید منم دیدم کارشون تموم شد سریع برگشتم خودمو زدم به خواب،، ولی بهترین حسی بود که تا حالا داشتم،، هیچ وقت فک نمیکردم یکی با مینا سکس کنه منم لذت ببرم،، حمید و مینا آروم اومدن خوابیدن
امیدوارم خوشتون اومده باشه
قسمت های بعدی هم اضافه میشه…

نوشته: اشکان

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها