داستان های سکسی

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی

فیلم های سکسی خارجی

سکس با پری جون همسایه ما (۱)

سلام ببخشید اگه طولانی میشه چون بار اولم هست می‌خوام این داستان بنویسم اگه فکر می‌کنید دروغ میگم مطالعه نکنید
اسمم امیرعباس هست قدم ۱۷۰و نسبتا لاغر و سنم ۱۷ساله این داستان برمیگرده به تابستان امسال این همسایه ما هم دوست صمیمی مادر من بود هم پسرش دوست خودم بود پسرش ۱۰سالش بود به خاطر اینکه پسرش دوست من بود و این خانوم دوست مادرم خیلی باهم رفت آمد داشتیم خانمه ۳سال بود طلاق گرفته بود اما خیلی سفید قدس حدود ۱۵۰سینه هاش ۸۵و یه کون پر داشت عادت داشت با دامن بلند و چادر میمود خانه ی ما باهم خیلی راحت بودیم بدون روسری جلوم بود با دامن بود و گذشت تقریبا هر روز یا یه روز درمیون یا ما خانه اون بودیم یا اون خانه ی ما بود حسابی رفته بودم داخل کف کونش شب ها جق میزدم واقعا خیلی داخل چشم بود تا گذشت مادر بزرگم اینا خواستن از تهران بیان دزفول خانه ی ما مادرم برای تهیه نهار و شام کمک خواست و این خاله پری کمک مادرم میکرد همیشه مادر من صبح نوبت دکتر داشت خاله پری زنگ خونه رو زد منم در باز کردم گفت پس مامانت گفتمش رفته دکتر گفت کی میاد گفتمش گفته نیم ساعت دیگه خاله پری بیا بشین تا بیاد گفت باشه می‌مونم منتظر رفتم داخل اتاق تیپش مثل همیشه بود تازه سفید تر شده بود انگار تازه رفته بود حمام داخل اتاق بودم گفتم چیکار کنم میترسیدم بهش نزدیک بشم گفتم یا امروز میکنمش یا دیگه هیچ وقت دلم زدن به دریا داخل اتاق خودم بودم و شلوارم در آوردم و همینطور شرتم و تیشرتم با خودم فکر کردم اگه تونسته باشم داخل اتاق بکنمش خیلی بهتره اما چطور بکشونمش داخل اتاق یه راه حل اومد داخل ذهنم خیلی با سلیقه هست این خاله پری ما من داخل اتاقم سرویس بهداشتی و حمام جداگانه داریم گفتمش خاله گفت بله گفتمش میتونی بیای یه نظر بدی ببینم میز تحریرم چطور بزارم بهتره گفت باشه الان میام گفتمش باشه منتظرم گفت پس کجایی گفتمش دستشویی الان میام خیلی باهم راحت بودیم من دیگه آماده شده بودم داخل دستشویی اولین سکسم بود اومدم بیرون جیغ زد گفت حواست کجاست سر چشم هایش گرفت صورتش کرد اون ور گفت لباس نپوشیدی من خیلی سریع در چند ثانیه خاله پری رو بغل کردم می‌گفت بیشعور ولم کن به مامانت میگم من مثل خاله ات هستم گفتمش ساکت به هرکس میخوای بری بگی بگو من همه چیز تورو می‌دونم با چه کسی رابطه داری با سوپر مارکت رفیق هستی گفت این حرف های الکی چیه گفتمش مدرک دارم گفت خیلی دروغ میگی گفتمش باشه پس من میرم این عکس ها که سوار ماشین این مرده شدی رو نشون همه میدم گفت اصلا تو از من عکس نداری گفتمش بله دارم گفت ببینم نشونش دادم سرخ شده بود همش گریه میکرد می‌گفت پسرم نشون کسی نده اشتباهی بود که کردم این حرف ها گفت هرکاری بگی انجام میدم فقط به کسی نگو گفتمش هرکاری گفت آره گفتمش برو بخواب سر تخت دو دقیقه دیگه میام گفت بخدا نمیشه تو مثل پسر منی گفتمش خفه شو اون کاری که میگم انجام بده رفت خوابید سر تخت منم از داخل اینترنت فهمیده بودم اسپره تاخیری کاربردش چیه یکیش داخل یخچال بود پدرم استفاده میکرد چون بار اولم بود زدم به کیرم و رفتم داخل اتاق می‌دیدم التماس میکنه نه نمیشه این کار انجام بدم گفتمش دیگه تصمیم با خودته اگه این کاری که میگم انجام بدی عکس هات پاک میکنم پری گفت باشه قبوله گفتمش لباسات دربیار آخ اخ که این لباس هاش در آورد چقدر سفید عالی بود یه شرت قرمز و سوتین مشکی تنش بود که وحشیانه حمله که به ممه هاشو گرفتم خوردم و شروع کردم به لب گرفتن و هلش دادم روی تخت اتاق خوابم یک نفره بود اما خوب بهتره هیچی بود بهتر زمین بود و شرتش کشیدم پایین شروع کردم به خوردن کس پری از کس کردن خیلی خوشم نمیاد چون مثل کون تنگ نیست فقط انگشتم خیس کردم اندازه ده دقیقه تند میزدم داخل کس پری جون و ارضا شد و گفتمش باید برام ساک بزنی گفت من قبل از این که طلاق بگیرم برای شوهر خودم همچین کاری نکردم یکم ناز کرد و شروع کرد به ساک زدن واقعا حس خوبی بهم دست میداد که داشت برام ساک میزد هی بهم میگفت بزار تو کس اما نمیدونست من چشم کردم به کونش گفتمش برعکس بشو این بالشت بزارم زیرت گفت چرا گفتمش این کاری که میگم انجام بده اونم قبول کردم بالشت گذاشتم زیر شکمش فهمید می‌خوام بزارم کونش هی التماس میکرد امیرعباس. ترو خدا کونم نزار خیلی درد داره تا الان هیچ کس نزاشته کونم پلمپ هستم منم خوشحال شدم بهش گفتم پس خوبه خودم از پلمپی بازش میکنم با این که آب دهنم خشک شده بود یکم تف داشتم با چه دردسری تا تنظیم کردم افتاد سر سوراخش انگشتم کردم داخل جیغش ساختمون ورداشت هی میگفت نکن منم مونده بودم چیکار کنم یادم اومد وازلین دارم داخل کمد بغل تخت خوابم گفتمش تکون نخور چند ثانیه طول کشید وازلین آوردم اول کلی زدم سر نوک کیر خودم و کلی زدم سر سوراخ کونش و انگشتم آروم آروم کردم داخل کونش خیلی تنگ بود فایده ای نداشت گفت ببین خیلی تنگه بیخیال شو بیا کصم بکن منم رفته بودم داخل کف کونش کیرم تنظیم کردم برای سوراخش و آروم کیرم سرش گذاشتم داخل سوراخش یکم از کیرم با زور رفت داخل جیغ آه ناله میکرد منم خیلی خوشحال بودم چون کیرم یکم رفته بود داخل و خیلی تنگ بود و فشار میدادم بیجاره داشت از هوش می‌رفت داخل یه دستم ممه هاش بودن و یکم موندم تا داخل باز بشه خیلی صبر نکردم و یه فشار سفت دادم رفت تا تهش کیرم و یه جیغ زد هی میگفت سوز میزنه درد داره ترو خدا درش بیار منم بیشتر حشری شده بودم و تلمبه زدم احساس کردم آبم میخواد بیاد دوست داشتم داخل کونش خالی کنم و تمام آبم داخل کونش خالی کردم و می‌گفت چرا آبت ریختی داخل کونم سوز میزنه ولو افتادم بغلش پیش هم افتاده بودیم خیلی خوشحال بودم چون به آرزوم رسیده بودم و چند دقیقه گذشت دوباره داشتم شق میکردم و گفتمش باید ساک بزنی چند دقیقه ساک زد کیرم انداختم لای ممه هاش ۳دقیقه جلو عقب کردم آبم خالی کردم بای ممه هاش مادرم زنگ زده بودم به گوشیم نفهمیده بودم گفت من ساعت یک میام خانه من با پری سکس کردم تازه ساعت دوازده بود حدود ده دقیقه روی تخت دراز کشیده بود بلند شد لباس پوشید و گفت من میرم خونه مادرت اومد خونه بهش بگو بهم زنگ بزنه منم گفتمش باشه

ادامه دارد…

نوشته: امیرعباس

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها