سلام دوستان از اونجایی که این اتفاق واقعیه و من هم دوست داشتم شما بخونیدش براتون مینویسم .
این داستان زمانش برمیگرده به پارسال شهریور ماه که من از طریق اینستاگرام با فریما آشنا شدم ، همیشه توی اینستاگرام میگشتمو و دخترارو فالو میکردم کارم شبانه روزی همین بود و یه روزی که استوری گذاشته بودم و دقیق یادم نیست راجع به چی بود که یه خانومی به اسم فریماه استوری رو ریپلای کرد و بعد من هم جواب دادم و همینطوری ادامه پیدا کرد و کم کم گرم صحبت شدیم باهم و من صحبت هامون رو به سمت سوالای شخصی بردم و بهم گفت که از شوهرش طلاق گرفته و تنها با پسر ۹سالش زندگی میکنه و داخل مشاور املاک کار میکرد و منم بهش گفتم دانشجو هستم و یه عالمه از خودم تعریف کردم ولی قبل از همه بگم که یه دهه هشتادی خوشتیپم البته همه میگن بهت بیشتر میخوره و کیرمم ۲۰سانته میتونید بهم پیام بدید بهتون نشون بدم دروغم ندارم بگم و کلفتیش واقعا عجیب غریبه ، خلاصه یک هفته ای باهاش حرف زدم که گفتم من نتم ضعیفه و نمیتونم اینستاگرام بیام بیا واتساپ حرف بزنیم و اونم شمارشو داد و کلا اومدیم واتساپ و بعضی وقتا هم باهم تلفنی حرف میزدیم . یه شب بهش گفتم که با مشکلای جنسیت چیکار میکنی و چجوری خودتو تخلیه میکنه تو به این خوشگلی و حیفه و از این حرفا که دیدم اونم خوشش اومد و گفت که چیکار کنم دیگه خودارضایی میکنم و من باور نکردم گفتم نه دروغ میگی و تو رابطه داری و قسم میخورد که بعد از طلاقش با هیچکس رابطه نداشته و مورد خوبی بهش نخورده . (از فریماه بخوام بهتون بگم یه خانوم تقریبا قد ۱۶۵ و وزنش متعادل بود و سینه های معمولی و کون بزرگ ولی قسمت جذاب بدنش لبه های کوسش بود ک وقتی حشری میشد لبه ها باز میشدن مثل گل لامصب کسش غنچه میکرد.) اون شب بدجور حشریش کرده بودمو و تو صحبتاش فهمیدم که کیر شوهرش کوچیک بوده و اینو اصلا نتونسته بوده ارضا کنه و فقط مواد میکشیده و میفتاده رو این و این هیچ خاطره خوبی از سکس نداره برا همین همیشه با دستش آب خودش رو میاورده و خیلی سال بوده که خودارضایی میکرده ، بعد از یه عالمه پیام من که کیرم بدجور بلند شده بود و از سرش یکم پیش آب اومده بود دلمو زدم به دریا و گفتم دوست داری عکس کیرمو نشونت بدم و اونم بعد از چند دقیه مکث گفت اره عکسش رو بفرست ، منم بی معطلی سریع عکس فرستادم و اولش گفت دروغ میگی و این کیر تو نیست امکان نداره و باورش نمیشد خلاصه چندتا دیگه فرستادم دوباره و دهنش باز مونده بود و میگفت مگه میشه کیر اینقدر بزرگ و کلفت باشه ، حسابی خوشش اومده بود و مثل این که دست میکنه تو شلوارشو آب خودشو میاره بعد یهو دیدم عکس کسش رو فرستاد وقتی عکسو باز کردم باورتون نمیشه به طور ناخودآگاه دستم رو گذاشتم رو کیرم و تو چند دقیقه آبمو اوردمو براش فرستادم ،کسش یه کس تنگ به تمام معنا بود و لبه های بزرگ و سفیدی داشت و خوردنی منم که تا اون موقع کس نکرده بودم واقعا برام به تمام معنا بود ، و حشریت اون منو دیوونه میکرد. بعد از چند روز سکس چت یه روز غروب طرفای ساعت ۴بود که گفت امیرحسین من خونه تنهامو پسرم با دوچرخه رفته بازی کنه میتونی بیای پیشم منم از خدا خواسته گفتم باشه ادرسو برام فرستاد ، سریع رفتم حموم و چون پشمای سالارو همش میزنم دیگه لازم نبود بزنم فقط سر راه سریع رفتم یه سیلدنافیل گرفتم که پشت هم ارضا شم و دوباره راست کنم باور نمیکنید یدونه ۵۰ انداختم و بعد چند دقیقه حس کردم زیاده روی کردم چون خیلی سنگین بود . رسیدم دم خونشون و گفت بیا طبقه ۵ منم با آسانسور رفتم طبقه ۵ دوتا واحد روبری هم بود که دیدم یکیش درش بازه …
نوشته: amirhoseinalien12