داستان های سکسی

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی

فیلم های سکسی خارجی

سكس با خواهر مستاجرمون2


دیگه دلم میخواست دادبزنم بیا بکنم کیرم داشت شلوارم رو پاره میکرد به بهونه آوردن چای رفتم یه جق زدم برگشتم با خنده گفت کجا رفتی چرا اینقدر طولش دادی ناقلا کسو خانم فهمیده بود رفتم جق زدم گفتم جای لیوان رو نمیدونستم کجاست گفت خوب بیا بشین ببین چون انگار از حس بیرون اومدی بعد یه نگاه به کیرم کرد و خندید نشستم کنارش دیدم داره صندلیش رو تکون میده گفتم جاتون بده گفت نه گفتم میخوای بریم با تلوییون ببینیم گفت آره چشمم درد گرفته سریع رفتیم تو سالن فیلم رو گذاشتم توی دستگاه و تلویزیون رو روشن کردم زدم همونجای فیلم که داشت پخش میشد بهش گفتم برات بالشت بیارم دراز بکشی گفت آره دستت درد نکنه تلویزیون ما اینچ بود خیل حال میداد یه صحنه اومد زنه با دو تا مرد کیرکلفتبود یه دفعه گفت من اینقدر از این صحنه های دسته جمعی خوشم میاد گفتم یعنی سکس گروهی گفت آره طرف همه جوره اهل دل بود گفتم ولی زنه خیلی دردش میگیره گفت نه اتفاقا خیلی هم لذت داره گفتم مگه تجربه داری گفت نه ولی وقتی آدم با یه مرد اینقدر حال میکنه ببین با چند تا مرد چی حالی میده گفتم آره بعضی مردا هم تو این فیلما هستن با دو سه تا زن اونوقت ما یکیشم نداریم یه نگاهی بهم کرد گفت جدا تو تاحالا با کسی حال نکردی گفتم چرا ولی با دو سه نفر همزمان نه گفت چه خوش اشتها گفتم چطور شما دوست دارین خوب منم دوست دارم گفت راست میگی بهم گفت تو نمیخوابی گفتم چرا میرم برای خودمم بالشت میارم گفت خوب بیا سرت رو بذار کنار سر من از خدا خواسته شیرژه زدم کنارش خوابیدم بازوهامون به هم رسیده بود چه بدن داغی داشت گفتم مژگان خانم شما با دیدن این فیلما اذیت نمیشی خندید گفت من زیاد نمیبینم وقتی هم میبینم معمولا با شوهرم میبینم گفتم آهان حتما بعدشم خودتون فیلم بازی میکنین گفت ای آره دیگه خوب آدم حوس میکنه گفتم خوب الان که شوهرت نیست چی یه نگاهی کرد گفت هیچی دیگه مجبورم بسوزم تو اتیشش گفتم کاشکی میتونستم کمکتون کنم گفت آره خوب بود گفتم میخواید من برم بیرون تنها ببینید راحت باشن منظورم رو فهمید گفت نه من بدم میاد با خودم ور برم گفتم من فقط قصدم اینه که شما زیاد سختی نکشید گفت مرسی تموم این حرفا که بینمون رد و بدل شد فقط نگاهمون به تلویزیون بود و به هم نگاه نمیکردیم دوباره کیرم راست شده بود دلم میخواست از توی شلوارم درش بیارم باهاش بازی کنم با دستم یه کم جا به جاش کردم فهمید گفت چیه بازم ناراحتی گفتم نه گفت پس چرا اینقدر این زبون بسته رو اینور اونورش میکنی با خنده گفتم این زبون بسته پدر من رو درآورده شده همه کاره من هرچی میگه باید گوش بدم برای همینم پررو شده حالا تو روم وایمیسه زد زیر خنده گفت خوب بلد نبودی خوب تربیتش کنی گفتم آره گفت تنبیهش کن گفتم چه جوری هیچی نگفت گفتم شما زنا راحتین هیچکس نمیفهمه حالتون بد شده گفت اگر طرف زرنگ باشه میفهمه گفتم چطوری یه نگاهی به من کرد هومنطوری که نگاهمون به هم بود دستش رو گذاشت روی پستوناش گفت اینا اندازه شون تغییر نکرده گفتم نمیدونم گفت همین دیگه ماله ما زنا هم اینامون سفت میشه و یه کم باد میکنه داشتم میمردم گفتم میشه ببینم چقدر سفت شده گفت آره و دستش رو برداشت تا دستم رو گذاشتم روی پستوناش یه آهی کشید و چشمش رو بست منم با خیال راحت شروع کردم به مالیدن مژگان چشماش کامل بسته بود لبم رو آروم بالای سینه اش گذاشتم یه بوسش کردم که گفت زودتر دیگه تو که مارو کشتی بابا ناشی گفتم چرا گفت دو روزه من همش بهت نخ میدم تو اصلا تو باغ نیستی احساس گیجی میکردم انگار خواب بودم سریع زبونم رو گذاشتم روی گردن سفید و کشیده اش و شروع کردم به خوردن گردن و گوشش یکی یکی دکمه های پیراهنش رو باز کردم دستم رو از کرستش رد کردم پستونش رو تو مشتم گرفتم مثل پنبه بود نرم و داغ با انگشتام نوکشون رو میمالیدم بعد بهش گفتم لباست رو دربیارم گفت دربیار فقط تند تر هر کاری میکنی اون از من حشری تر بود زود پیرهن و کرستش رو درآوردم وای چه پستونایی داشت نوکشون قهوه ای کم رنگ بود و سیخ شده بود حمله کردم به پستوناش تا جایی که میشد تو دهنم میکردم میمکیدم و گازشون میگرفتم دستم رو گذاشتم روی کسش مژگان گفت آهان همینه دامنش رو از پاش بیرون کشیدم یه شرت ست کرستش پاش بود که سفیدس بدنش رو چند برابر کرده بود شرتش رو هم درآوردم وای چه کس بزرگی داشت باور کنید من تا حالا حدود تا کس دیدم ولی اون خیلی بزرگ تر از بقیه بود یعنی تو دوتا دست من به زور جامیشد گفتم چرا اینقدر کست بزرگه گفت بدت میاد گفتم نه اتفقا خوشم میاد گفت پس کارت رو بکن گفتم چشم و شروع کردم به خوردن کس سفید و تمیز و بزرگش اونم دیگه دادش دراومده بود آهان بخور دیروز تا حالا کشتی منو بخور بخور لیسش بزن زبونت رو بکن توش چوچولم رو بخور چوچولم رو لیس بزن گاز بگیر منم با شنیدن این حرفا بیشتر تحریک میشدم و حسابی براش خوردم که یه دفعه شروع کرد ناله کردن آههههه آههههه بخخووووووووووووووورررر بببببخخخخخخخوووووووووووررررررررررر وای چه خوبه خیلی حال میدههههههههههه واییییییییییییییییییییی و بعدش ساکت شد فهمیدم اورگاسم شده یه کم ولش کردم بعد گفت زود باش لخت شو منم سه سوته تموم لباسم رو به جز شرتم درآوردم گفت لوس نشو اونم دربیار سریع شرتم رو درآوردم پرت کرم اونطرف بلند شد نشست دستش رو دراز کرد کیرم رو گرفت گفت آهان بد کیری نداری گفت قابل نداره نوش جان یه لبخند زد و تموم کیرم رو کرد تو دهنش مثل زنای تو فیلم ساک میزد خیلی وارد بود همش اوم اوم میکرد روی پاش نشسته بود با انگشت داشت کسش رو میمالید بلندش کردم به حالت انداختمش روی خودم و بازم شروع کردیم اون ساک میزد من کسش رو میخوردم زبونم رو مالید به سوراخ کونش که خیلی حال کرد سرش رو میبرد لای پام تخمم رو لیس میزد کیرم رو میمالید به گردنش باز میکرد دهنش کیرم رو به نوک پستوناش میمالید دقیقا مثل این زنا که تو فیلم میبینید عمل میکرد خیلی حال میکردم برای همینم با اشتها کس بزرگش رو میخوردم دیگه وحشیانه عمل میکردیم که بلند شد همونطور که من خوابیده بودم سریع پشت به من نشست روی کیرم و کرد تو کسش یه که کیرم رو تو کسش چرخوند بعد بلند شد چرخید سمت من نشست باز کیرم رو کرد تو کسش و شروع کرد بالا و پائین کردن چنان خودش رو میکوبید که تخمام درد گرفته بود میگفت خوبه خوشت میاد داری من رو میکنی میگفتم آره میگفت منم خوشم میاد بلندش کردم روی مبل انداختمش از پشت کیرم رو کردم تو کسش چون یه جق زده بودم خیالم از بابت خودم راحت بود چشمم به کونش افتاد گفتم میشه به من کون بدی گفت آره بابا هر چی سوارخ تو بدنم هست کیرتو بکن توش منم کیرم رو درآوردم یه کم از آب کسش مالیدم به کونش کیرم رو گذاشتم دم کونش شروع کردم فشار دادن معلوم بود که قبلا زیاد کون داده تازه شوهرشم از من خیلی کیرکلفتتر بود چون هم کسش زیاد تنگ نبود و هم کیرم راحت رفت تو کونش و هیچ دردی نکشید شروع کردم تو کونش تلنبه زدن یه کم پستوناش رو مالیدم و یه کم چوچولش رو مالیدم خودش با من ریتم گرفته بود کونش رو با زور به سمت من هل میداد که کیرم بیشتر بره تو دیگه داشت آبم میومد با سرعت براش چوچولش رو میمالیدم فهمید گفت نیا صبر کن منم دارم میام بعد از چند تا ضربه دیگه نتونستم خودم رو نگه دارم تموم آبم رو تو کونش خالی کردم مژگانم یه جیغ کشید آخ جوووووووووووووووووووننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن منم اومدم بعد اونم لرزید کیرم رو تو کونش نگه داشتم تا کوچیک شد و از کونش دراومد شرت خودم رو دادم بهش گرفت جلوی کونش برگشت یه لب اساسی ازش گرفتم یه کم دیگه پستوناش رو مالیدم بعد رفت تو دستشویی خودش رو شست من همونطوری لخت روی مبل نشسته بودم داشتم بهش نگاه میکردم گفت چته سیر نشدی گفتم نه مگه میشه از تو سیر شد لباسش رو پوشید گفت من میرم بالا برم حموم تو هم برو حموم برای نهار بیا بالا با هم غذا بخوریم سه روز بعد بازم مژگان رو کردم اما اینبار روی تخت مریم و نوید کس کردن روی تخت هم عالمی داشت از مژگان عزیزم هم تشکر میکنم که اینقدر به من حال داد الان یک ماه مژگان نیومده مشهد ولی قول داده دفعه بعد هم با من سکس داشته باشه مژگان خیلی ریلکس و لارج بود خوش بحال شوهرش

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها