داستان های سکسی

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی

فیلم های سکسی خارجی

زیدم بهم نمیداد رفتم جنده کردم

من شروین هستم.20 سالمه.همیشه دوست داشتم یه داستان بنویسم اما همش احساس میکردم چون خاطره ام اونقد قابل قبول نیست مجبورم یه خورده کسشر قاطیش کنم و جقی بازی در بیارم.واسه همین پشیمون میشدم.اما امروز بلاخره به اون نقطه رسیدم که بتونم داستان خودمو واسه همه تعریف کنم.من از دبیرستان اون موقعی که بیشتر دوستام هنوز دوست دختر فاب نداشتن ،زید داشتم و خیلی هم رابطمون خوب بود اما با اینکه چند سالی از دوستیمون میگذشت هیچ وقت نتونستم بکنمش.حداکثر پیشرفتی که تو این مدت داشتم دو سه بار خوردن سینش تو ماشین اونم با کلی ترس ولرز بود.واسه همین تقریبا 2 ماه پیش باهاش کات کردم.البته تو این مدت زیاد کات کردیم اما این بار با دفعه های قبل فرق میکرد.مهم ترین تفاوتش این بود که نسبت بهش یه حس انزجار و نفرت خیلی شدید پیدا کردم.سرتون و درد نیارم آخرای ترم بود که با دوستام برنامه میچیدیم که تعطیلات بین ترم بریم شیراز مسافرت و یه کاری کنیم که خستگی ترم و غم افتادن و مشروطیامون یادمون بره.همون موقع بود که من مصمم شدم حتما باید تو این سفر یه کس بکنم.آخه زشت بود همه دور وریام حداقل چند باری زده بودن و من کسخلشون بودم.واسه همین به یکی از رفیقام که خودش شیراز زندگی میکنه و خیلی ادعای کس کن بودن داره سپردم اما با این حال چشم زیاد آب نمیخورد که از اینا خیری به ما برسه.

روز سفر رسید و صبح ساکمو بستمو رفتم دنبال بچه ها و طرفای 1 و 2 ظهر را افتادیم.(3تا بودیم).قرار بود 4 روز شیراز باشیم 2 روز اولمون به کسکلک بازی گذشت و من هر روز به اون رفیقم فشار میوردم که دس بجنبونه اما تقریبا دیگه امیدمو از دست داده بودم.راستش و بخواین همیشه نسبت به کردن جنده موضع مناسبی نداشتم.یه جواریی فکر میکردم همون کف دستیو بزنم شرف داره به اینکه بخوام کس گشاد جنده رو بکنم.اما دیگه کاری بود که شده بود و سعی میکردم به جای فکر کردن به این کسشرا با واقعییت روبرو بشم.خلاصه اینکه تقریبا نزدیکای غروب بود که ورق برگشته بود. سوژه پیدا شده بود و هماهنگیا هم انجام شده بود و شماره رو واسم فرستاد.گفت بگو از طرف محمد زنگ میزنم میخواستم ببینم کی وقتتون خالی میشه امشب همو ببینیم.همون جا بود که فهمیدم من خیلی کسخل تر از این حرفام و دست و پام شروع کرده بود به لرزیدن و به این نتیجه قطعی رسیدم که خودم تنهایی نمیتونم از پس این کار بر بیام.واسه همین شروع کردم که مخ دوستامو بزنم که اونا هم بیان یه پولی بذارن وسط و 3 تایی بزنیم.خلاصه اینکه انقد خایه مالی این کس کشا رو کردم تا قبول کردن.شماره رو گرفتم و گشیو گذاشتم دم گوش دوستم گفتم تو باش صحبت کن.حرف زد و دقیقا همون جمله ها رو گفت و خانوم دکتر خیلی با کلاس گفتن سه ربع ساعت دیگه دارم میام سمتتون.ما هم از خوشحالی داشتیم با کونمون بشکن میزدیم.سریع حاضر شدیم و دوستام رفتن پشماشونو سر سامون دادن(من قبلا صفا داده بودم ) یه جوری از خونه بیرون زدیم که هم برای پول گرفتن از عابری و هم واسه کاندوم گرفتن وقت داشته باشیم.این کاندوم گرفتنمونم ماجرایی بود.کسکشا منو فرستادن.دم یه لوازم بهداشتی ایستادم دیدم فروشندشم مرده گفتم پس خوبه تا اومدم برم تو مغاره 2 تا زن با بچه هاشون رفتن داخل.من گفتم صبر میکنم حالا میان بیرون.حالا حروم زاده ها بیرون نمیومدن که!!بعد از کلی که اومدن بیرون ؛من سریع پریدم داخل و به یارو گفتم یه بسته کدکس تاخیری بده اونم گفت کودکس نداریم ریلکس داریم.منم که شناخت خاصی نداشتم گفتم بده.خیلی شیک و اوکی گرفتم کاندومو. ازم تعریف کرد که راحت یه دیقه اومدم خریدم و کردم.(آخه قبلش داشت پشت سر زن قبلی که کلی سوال کرد و هیچی نخرید حرف میزد).برگشتم تو ماشین و باز زنگ زدیم به خانوم دکتر.اینبار بعد از چند بار الو الو کردن باز گفت نیم ساعت دیگه بهت زنگ میزنم(رو کار بود احتمالا).نیم ساعت دیگه هم شد و زنگ نزد .باز ما زنگ زدیم.گفت ماشینم پنچر کرده بود (کس ننش)دارم میام تا 5 دیقه دیگه اونجام(انگار آدرسمون رو هم داشت حتی).ما تازه فهمیدیم که ماشین داره و کل برنامه ریزی که برای مذاکره قبلش داشتیم بهم ریخت.میخواستیم وقتی که سوارش کردیم باهاش صحبت کنیم.اما دیگه بهرحال کاری بود که شده بود.چند دیقه بعد اینبار خودش زنگ زد و ما ماشینش رو پیدا کردیم رفتیم کنارش دوستم پیاده شد و رفت تو ماشینش تا اونجا باهاش صحبت کنه و منم افتادم جلو تا بریم سمت خونه .سر کوچه که رسیدیم دوستم زنگ زد گفت اوکی کرده که هر ستاییمون سیصد بریم فقط تو برو قبلش یکم خرید بکن و بعدش کم کم بیاین بالا.منم رفتم سیگارو یکم آذوقه گرفتم و لرزون لرزون رفتم تو پارکینگ دیدم اونا هنوز نرفتن بالا و تو ماشین نشستن و دارن صحبت میکنن.خیلی لحظه پر استرسی بود واسم.

بلاخره اونا رفتن بالا و من و اون یکی دوستم تو ماشین بودیم و کاملا تو شک که حالا باید چیکار بکنیم.من دل و به دریا زدم و رفتم بالا به دوستمم گفتم ببینم اوضاع چطوره صدات میکنم بیای تو هم.در زدم. باز کرد.دیدم مانتوشو عوض کرده و با یه شلوار چسبون و یه تاپ مشکی نشسته لبه تخت.یکم منننن و مننن کردم.گفتم برنامه اوکی شد دیگه؟!خانوم دکتر گفتن اول پول و بیار تا ببینیم.منم هول پول رو در آوردمو و زنگ زدم رفیقمم با پولش بیاد بالا دیگه.اونم اومد و یه سلام عیلکم با اون کرد و از اونجایی که یه سری اعتقادات خاص خودشو داشت مارو بیرون کرد تا لباساشو در بیاره.بعدشم گفت یکی یکی بیاین تو. ما هم به ترتیب اول همون دوست مذاکره کنندمون رفت تو. ما دوتا بیرون تو هال نشستیم من خیلی استرس داشتم اما دوستم ریلکس نشون میداد.با کیرم یکم بازی میکردم اما زیاد بلند نشده بود اما دوستم همچنان بی خیال نشسته بود. بعد چند دیقه صدا از تو اتاق منو صدا زدن. من واسه اولین بار بود که دوستمو کامل لخت میبینم اما اصن انگار هیچی ندیدم.اون هنوز داشت تلمبه میزد و جنده خانوم یکم اه و اوه میکرد .من به سینه هاش که دس زدم کیرم پاشد از خواب.هم زمان لباسامو در آوردم.از رو شرت اول با دست کیرمو گرفت گفت بیار بینیم تو چی داری یکم از رو مالید و من دیگه تو ابرا بودم.شرتمم در آوردم دیگه هیچی و حس نمیکردم.هر از گاهی صدای آه میشنیدم.یادم نیست دوستم این لحظه ها تو اتاق بود یا بیرون .اون رو تخت خواب بود من دقیقا لبه تخت بالا سرش.لحظه فوق العاده ای بود وقتی که چرخید سمتم و کیرم رو گذاشت تو دهنش.این اولین باری بود که کیرم تو دهن یکی میرفت واقعا.واقعا داغ و جالب بود.کیرم که شق شق شده بود رفتم که کاندوم بزنم.دیدم الان 3تا شدیم که تو اتاقیم.کاندومو باز کردم و یکم چون استرس داشتمو بلد نبودم میلرزیدم.خلاصه کاندومو کشیدمو رفتم که برم بکنمش.من بدبخت که تاحالا کس از نزدیک ندیده بودم.اومدم بکنم توش دیدم به در بسته خوردم.واسه اینکه ضایع نشم کیرمو با دست گرفتم و یکم همون طرفا مالوندم وبا دست چپ انگشت میکردم.داشت آه و آهش بیشتر میشد اما نمیدونم چرا گفت خواهش میکنم انگشت نکنین.من الکی انگار یه لحظه یه کاری دارم از اتاق زدم بیرون.واقعا خودمو گم کرده بودم آخه.از یه طرفم میخواستم ضایع بازی در نیارم و از یه طرفم باید فکر میکردم که چیکار کنم.اون دوتا دوستمم انگار کیرشون خوابیده بود.من که اومده بودم بیرون یکم نفس بگیرم و فکر کنم.دیدم جنده خانوم داره با داد صدام میکنه به اسم میگه بیا.من گفتم شاید اسمارو قاطی کرده اما واقعا انگار با من بود.من کاندوممو در آوردم و دادم باز ساک بزنه.ساکش خیلی بهم حال میداد. نمیدونم واسه ماده ای که رو کاندوم بود یا چی یه لحظه ترسیدم شاید آبم داره میاد اخه دست زدم سر کیرم احساس کردم شاید آبم داره میاد ولی چیزی حس نکرده بودم .فکر کنم واسه کاندومه هم بود الان دیگه هممون کیرامون یکم قاطی کرده بود.من پشتش خوابیده بودم و هم زمان با اون و هم کیرم ور میرفتم و اون غر میزد که چرا وقتی کیرم شق بود رفتم از اتاق.حالا داشت واسه نفر اولمون ساک میزد.من سینه میمالیدم گردن میخوردم.اون یکیمونم انگار داشت لاپایی میزد.دوباره نفر اولمون رفت رو کار.حالا تلمبه میزد.انصفا خوبم میزد.من حالا باز از دیدن اینا شق کرده بودم.هی میزدم بهش که بره کنار من میخوام بیام بدو برو کنار اما اون کس کش نمیرفت.انقد نرفت تا آبش اومد.حالا باز کیر من خوابیده بود یکم.با دستمال تو کسش رو تمیز کرد و من با همون کیرم که شق نبود رفتم روش .اینبار کردم تو کسش خیلی داغ بود اما کیر من بجا اینکه پاشه خوابید و کاندوم داشت از روش در میومد.واقعا گیج شده بودم که من چم شده.دیگه اعصابم خورد شد.رفتم کنار یه سیگار روشن کردم و اونا داشتن باهاش ور میرفتن.تصمیم گرفتم کاندومو استفاده نکنم دیگه هرچی شد شد.کیرمم با دسمال پاک کردم که اثر تاخیری رو کاندوم کم شه.با دست خودم کیرمو شق میکردم.اینبار تا کیر من شق شد دیدم بچه ها هم از اتاق رفته بودن بیرون. منم باز رفتم سر وقت کسش.حالا داغی واقعی کس رو حس میکردم.فوق العاده بود.دوباره باز تو فضا بودم.تلمبه میزدم.خیلی خوب بود.چند دیقه که زدم.آبم داشت میومد کشیدم بیرون.زد پشت کمرم گفت مرد خودت.بعد رو جفت پام نشستم رو تخت و ازم سوال کرد اومدی دیگه.من اومده بود آبم گفتم نه.خیلی عصبانی شد منم یواشکی با ملافه ی رو تخت پاک کردم کیرمو اونم عصبی شده بوده کله کرد.بلند شد یه سیگارم حالا اون کشید و به ما فحش میداد.دوستام که تو اون مدت نمیدونم کجا بودنم برگشتن.حالا تازه انگار میخواست سانس اصلی شروع بشه.منم با اینکه یه بار آبم اومده بود اما زود به خودم اومدمو کیرم اینبار راست ایستاده بود.دوباره 3 تایی افتاده بودیم روش.این بار معلوم بود میخواستیم ننشو بگاییم.دیگه من شیر شده بودم هرچی میگفت بهش میگفتم کس شر نگو.موقع ساک سرشو محکم میوردم تا کیرم بره ته حلقش.حال میداد اما از اون صدا ها که تو فیلم سوپرا میدن نداد.با انگشت افتادیم تو کسش اول.همزمان انگشت میکردیم یکی رو یکی تو.جیقش در اومده بود.چشاش بر میگشت.یهو لرزید تو این لحظه هممون راست راست بودیم میخواستیم بریم روش اما اینبار من همرو هول دادم و باز بدون کاندوم کردم تو کسش.اینبار خیلی صدا های خوبی میداد.از ناله کردنش روحیه گرفته بودم میزدم.میزدم میزدم. تا اومد اینبار دیگه نکشیدم بیرون آبمو تو همون کس داغش خالی کردم.هیچ جوره دلم نمیومد از روش بلند شم.یه بوس کوچولو به نشانه تشکر کردم و پا شدم رفتم کنار.هنوز نفر سوممون نکرده بودش و الان دیگه نوبتش بود(همون دوست ریلکس).هر کاری میکرد انگار کیرش بلند نمیشد.من که دیگه سیر شده بودم باز رفتم واسه مالش که یه کمکی هم کرده باشم.هرچی بهش گفتم اون کاندومو در بیار بدون کاندوم بزن گوش نکرد.کیر ما داشت باز پا میشد اون هنوز خواب بود.ما هم دیدیم نمیزنه.یکی چنتا تلمبه زدیم و جنده خانوم گفت دیگه نوبتت و دادی به اینا(ینی ما).بدش باز ما در آوردیم.تعارف کردیم به دوستم. یکم پوزیشن عوض کرد و ور رفت باهاش اما باز نزد.دیگه خانوم دیکتر از کوره در رفت و پاشد که لباساشو بپوشه من که دیگه سیر شده بودم.اما هرچی لباساشو میپوشید بیشتر دلم میخواست کاش یه فصل دیگه بکنمش .اما دیگه وقت خدافظی رسیده بود و جنده خانوم شده بود همون جنده خانوم شیک اول و یه جوری که انگار داشت فرار میکرد رفت.ساعت رو که نگاه کردم فهمیدم بیشتر از دو ساعت و نیم بوده که ما میکردیم.

پایان

پ ن:الان که این داستان رو تموم کردم فقط 8 روز از اون شب میگذره

پ.ن2:یک خط و حتی یک کلمه از چیزی که واستون تعریف کردم دروغ یا کسشعر نبود. خواهش میکنم در حقم اجحاف نکنین.

نوشته: شروین 20

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها