–
شورت بهارک فقط تا چند سانتی پایین کشیده شده بود . پویا در لیس زدن کوس بهارک راحت نبود . شورتشو از پاش در آورد . این بار زن دیگه مقاومتی نکرد . وقتی پویا یه بار دیگه کوس بهارک رو زیر زبون و دهنش قرار داد طوری حشریش کرده بود که زن جفت گوشای پویارو محکم با دستاش می کشید . طوری که چشمای دامادم ازکاسه داشت در میومد . هرچند حقش بود که گوشاش کنده شه ولی نه توسط یکی که باید گوشای خودشم بریده می شد . نمی دونم چرا در رویارویی اون و پویا دوست داشتم از دامادم دفاع کنم و نذارم حالش گرفته شه . رفتم جلوتر طوری که سر و صدایی بلند نکنم دوتا نشگون محکم از پشت دست بهارک گرفته طوری که جیغ محکمی کشید و دستاشو ول کرد . شانس آوردم که خودمو خیلی زود کنار کشیدم وگرنه می افتاد رومن . -پویا خیلی بد جنسی –چی شده بهارک مثل دیوونه ها جفتک می زنی میری عقب . تو که گوش منو کندی . مجبوری این قدر زور بزنی که پدر منو در بیاری و دستت هم درد بگیره ;/; -باور کن پویا انگار یه نیرویی مثل نیشگون رو دو تا دستام فشار آورد و نتونستم ادامه بدم . -خدا پدرشو بیامرزه هر کی این کارو کرده داشته ازمن حمایت می کرده . این قدر کوس خل نشو . دیگه کاری به کار من نداشته باش . زن زرد کرده بود . رفت دراز کشید و پاهاشو انداخت رو شونه های پویا و گفت بکن تو کوسم . من دیگه کاری به کارت ندارم . غلط کردم اذیتت کردم . معلوم نیست شاید تو یک حامی غیبی داشته باشی . من اصلا به این چیزا اعتقادی ندارم ولی یه چیزی داره منو اذیت می کنه . خواستم بازم اذیتش کنم و یه جوری اونو از هوس بندازم ولی این کارم با یه طرحی که داشتم سازگاری نداشت . یه خورده باید این صحنه ها رو تحمل می کردم تا بتونم اون کاری رو که میخوام انجام بدم . الان زمان مناسبی برای اجرای نقشه ام نبود . فقط باید سکس این دو تا احمق رو می دیدم و حسرت می خوردم . این پیرمرده هم برای ما سر گرمی درست کرده بود . کیف کردن و حرص خوردن من با هم قاطی شده بود . پویا پاهای معشوقه اشو انداخته بود رو شونه هاش و با ضرباتی بلند و محکم کیرشو می زد به ته کوس و یه دفعه می کشید بیرون . -ولی خودمونیم منکر این نمیشه شد که یه کوس منحصر به فرد و تکی داری .. نزدیک بود زبونم باز شه و بگم اگه کوس منو ببینی چی میگی پویا . که یادم اومد غیبم زده و نباید سوتی بدم . داماد عزیزم تو هنوز کوس نقلی منو ندیدی . کیر کلفت تو و کوس کوچولوی من یه ترکیب عالی رو درست می کنن . به این میگن منحصر به فرد . درمرحله بعدی پاهای بهارکو از رو شونه هاش انداخت پایین و اونو سر و ته یکی کرد و دهنشو از طرف کون اون گذاشت رو کوسش و اون ناحیه رو شروع کرد به میک زدن . وسوسه شده بودم و خوش اشتها . اون از وضعیت مامان بابا اینم از شرایط این دو نفر . باید یه فکری می کردم . عسل عسل گفتن که دهن شیرین نمی شد . سکس تماشا کردن دردی رو دوا نمی کرد . حداقل این امید باید وجود می داشت که به یه نوایی می رسم تا با دلخوشی این صحنه ها رو نگاه می کردم . دقت نکردم ببینم شرایط ارگاسم و خالی کردنشون به چه صورت بوده فقط همینو متوجه بودم که پس از دو سه ساعت پویا خیلی بیحال و خسته و خمار و چرتی رو تخت ولو شد . بهارک هنوز هوس داشت و ول کن دامادم نبود -بی انصاف چشام باز نمیشه . بیا چند ساعتی بخوابیم . دم صبح یا هر وقت بیدار شدیم ادامه میدیم . بالاخره خانوم خانوما قبول فرمودند که چند ساعتی رو استراحت بفرمایند . چراغا رو خاموش کردند و یه تاریکی نسبی تو اتاق به وجود اومد که یه خورده از روشنایی پذیرایی به اتاق نور می رسید که آدم موقع راه رفتن زمین نخوره و به در و دیوار نزنه . به خودم گفتم این بهترین فرصته که بهترین نقشه رو پیاده کنی . وقتی که بهارک از جاش پاشد تا بره دستشویی حس کردم که دیگه از این بهتر نمیشه . درراه رفتن به دستشویی بود که یه لحظه ازروبرو کف دستمو گذاشتم رو دهنش . رفت جیغ بزنه فشار دستم رو دهنشو زیاد کردم . زورم زیاد بود . حداقل از هم ردیف های زنم قوی تر بودم . -اگه جیغ بزنی خفه ات می کنم . دستمو از رو دهنت ور می دارم . اگه جرات داری فریاد بزن . این خونه بوی مرگ میده . -تووووو.. تو… تو… کی هستی .. خواهش .. می کنم .. منو نکش .. جنی .. پری هستی .. ;/; تنش می لرزید و دندوناش به هم می خورد . -من فرشته مرگ هستم . فرشته مرگ به کسی مهلت نمیده ولی تو به خاطر چند کار نیکی که در زندگیت انجام دادی من بهت مهلت میدم پنج دقیقه دیگه این خونه رو ترک کنی و کاری نکنی که شما هردوتون زنا کار محسوب شین . اگه تا پنج دقیقه دیگه از این خونه بیرون نرفتی من جونتو می گیرم . -خودتو نشون بده . من می ترسم . نمی تونم حرکت کنم . .. رفتم لباساشو آوردم . لباسا رو گرفت و از اتاق فرار کرد . بدنش می لرزید . جفت کرده بود . نفهمیدم چه جوری از خونه در رفت . حالا دیگه نوبت من بود که کار خودمو انجام بدم . چرا غریبه از دامادم استفاده کنه . من خودم واجب ترم . رفتم حموم دوش گرفتم و اومدم لخت کنار پویا روی تخت دراز کشیدم به همون حالت نامرئی . چون می دونستم گیج خوابه احتمالش زیاده که اگه سکسی هم می کنه با چشایی بسته باشه و تازه تو اون تاریکی هم نمی تونه تشخیص بده و اگرم از نظر فیزیکی اندام جنسی و بدن ما با هم تفاوتهایی داشته باشه تو حالت خماری شاید اولش چیزی نفهمه . تازه من یه نقشه هایی واسش داشتم که اگه می دونست چه خوابی واسش دیدم تو همون خواب خواب از سرش می پرید … ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی