داستان های سکسی

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی

فیلم های سکسی خارجی

داییم کونمو نوازش کرد و بدستش آورد

سلام من احمد هستم الان 30 سالمه داستانی که میخوام براتون بگم مربوط به 14 سالگیمه که یه پسر کم مو سفید با یه کوون نرم و قلمبه و قد بلند بودم
دایی من 8 سال از من بزرگتره اسمش حسین قد بلند و هیکل خوبی داره و بسیار شوخ طبع و بذله گو
بریم سر داستان
دایی حسین مجرد بود و هر یکماه یکبار می اومد خونه ما سر میزد و چون راهش دور بود شب میموند و فردا صبح میرفت
من با داییم خیلی رفیق بودم و همیشه با جوک و صحبت هایی که میکرد منو میخندوند و از هم صحبتی باهاش لذت میبردم
باهم بیرون میرفتیم پارک، بازار و … یه شب که حرفامون گل انداخته بود و ادامه دار شده بود رختخوابمو کنار دایی انداختم که با هم تا نصف شب حرف بزنیم
برام جوکهای سکسی تعریف میکرد منم هم خجالت می کشیدم هم لذت میبردم اینقدر حرف زدیم که من خوابم برد
نصف شب بود یهو از خواب بیدار شدم ولی دلیلشو نفهمیدم و دوباره خوابم برد پشتم به داییم بود و اون پشت سرم بود
یبار دیگه بیدار شدم احساس کردم یه چیزی روی باسنم سنگینی میکنه
بیشتر که توجه کردم دیدم دست داییم داره از رو شلوار روی باسنم خیلی آروم سر میخوره از روی خجالت و ترس هیچ عکس العملی نشون ندادم
و خودمو زدم به خواب چند ثانیه بعد دوباره داییم باسنمو نوازش میکرد و خیلی آروم و کم حرکت طوری که من بیدار نشم میمالید و فکر میکرد من خوابم
بعد دو سه دقیقه دستشو آورد جلوتر و برد سمت کیرم و آروم کیرمو نوازش میکرد یکم که گذشت یه دستشو برد لای باسنم و یک دستش رو کیرم بود و میمالید برام
برای اولین بار بود که یه نفر داشت باهام ور میرفت و یه حس لذت و غرور نوجوانییم با هم درگیر شده بودن هم دوست داشتم فرار کنم و آبروم حفظ کنم و هم داشتم لذت میبردم و دوست داشتم تا صبح منو بماله
تو این فکرا بودم که داییم وقتی دید من بیدارم و پایه ام و دارم لذت میبرم پارو فراتر گذاشت و آروم دستشو برد داخل شلوارم و زیر شرتم و گرمای دستشو لای باسنم حس کردم
حشر داییم زده بود بالا و معلوم بود خیلی با کونم حال کرده و قصد داره جرم بده
با کون یه دختر 13 ساله فرقی نداشتم واقعا
وقتی دستشو برد تو شرتم و دید من کاری نکردم و خودمو گذاشتم در اختیارش پتو رو زد کنار و از پشت به آرومی بغلم کرد و داشت با سرعت لاک پشتی شلوارمو از پام در می آورد
بالاخره موفق شد و شلوارو شرتمو با هم درآورد
تو اتاق به جز من و داییم برادر بزرگترمم خواب بود ولی از ما چند متری فاصله داشت لحظاتی بعد گرمی انگشتشو رو سوراخم احساس میکردم و داشت سوراخ تنگ و دست نخورده منو با انگشتش ماساژ میداد طوری که بی اراده کونمو تکون میدادم براش از لذت تو ابرا بودم و با خودم میگفتم کاش تا صبح ادامه داشته باشه
کمی بعد انگشتشو خیس کرد و سعی میکرد یکم وارد سوراخم کنه ولی خیلی تنگ بود و لذتم داشت به درد تبدیل می شد چه کونی گیرش اومده بود لعنتی
من از فشارش انگشتاشو از درد یذره خودمو کشیدم جلو داییم فهمید که دردم اومده و کونمو سفت کردم با اون دستشم کیرمو گرفت و هم زمان داشت تلاش میکرد که یکم وارد سوراخم بشه
اولین بار بود که چنین درد و لذتی رو تجربه میکردم و دوست داشتم تو بغل داییم غرق بشم و بوسش کنم
بعد از کلی تلاش و خیس کردن چندباره انگشتش بالاخره یکم وارد سوراخم شد و صفر کون سفیدم باز شد
داییم بلد بود چکار کنه و انگشتشو یکم بیشتر فرو نمیکرد چون کون من قبلش تمیز و خالی نشده بود
چشمتون روز بد نبینه سوراخم سوزش بدی داشت ولی چون کیرمو میمالید تحمل میکردم
دوسه دقیقه انگشتشو عقب جلو کرد و سوزش داشت تبدیل به لذت میشد و دلم میخواست تا صبح منو انگشت کنه
ولی این لذت زیاد طول نکشید تا جایی که داییم انگشتشو درآورده بود و کیرشو که 3 برابر کلفت تر ازانگشتش بود رو گذاشته بود دره سوراخم و میخواست جرم بده
منم که از خجالت روم نمیشد برگردم هی خودمو به جلو می کشیدم تا از درد فرار کنم داییم برای اینکه ناکام نمونه با یه دستش برام جق میزد و با کیرش مثل مته افتاده بود رو سوراخم
انقدر فشار آورد تا بالاخره سر کیرش وارد بدن من شد و من برای اولین بار وجود کیرو درون خودم حس کردم ولی انقدر دردم گرفت که انگار بهم شوکر زدن
داییم دوست داشت بیشتر بره تو ولی من کونمو از درد سفت کرده بودم و اجازه نمیدادم بیشتر بره داخل، از داییم فشار و از من فرار تا اینکه یهو دره سوراخم داغ شد و فهمیدم که آبش اومده و کونمو آبیاری کرده
داییم انقدر لذت برده بود که کیرشو در نیاورده بود و سرش هنوز تو سوراخم بود و انقد جق زد برام تا منم ارضا شدم و یه ارضایی که تا حالا تجربه نکرده بودم و بعدا فهمیدم که ارضای پروستات بهش میگن بعدش داییم کونمو بوسید و ازم فاصله گرفت و من اولین سکس زندگیمو تجربه کردم و هیچ وقت یادم نمیره اون شبو و صبحشو که روم نمیشد توو صورت داییم نگاه کنم
بعد از اون شب هر وقت داییم میومد خونه ما قبل خواب میرفتم دستشویی و داخل کونمو حسابی خالی میکردم تا از کیر بزرگ داییم لذت ببرم
سکسای بعدیمون به یه رابطه 2 طرفه تبدیل شد که اگر دوست داشتید براتون تعریف میکنم بوس رو کیرای همتون

نوشته: احمد تهرانی

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها