داستان های سکسی

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی

فیلم های سکسی خارجی

داستانهای فاخته گری السا، یا چطور زن من لوندبانو شد (۱)

نمیدونم اسم هات‌وایف که ترجمه فارسیش میشه لوندبانو تا به حال به گوشتون خورده یا نه؟ این داستان جریان تبدیل شدن السا زن من از یک زن نجیب متاهل به یک هات وایف یا لوندبانو (و کماکان نجیب و متاهل) است، یعنی زنی که آزادانه با مردانی که انتخاب میکند دوست میشود و قرار آشنایی و رمانتیک و عشقبازی میگذارد و شوهرش هم خیلی از این موضوع خوشحال است و لذت میبرد.

السا زن خوشگل من یک زن بسیار نجیب است. ما بیست سال است که ازدواج کرده ایم و هر دو به ازدواجمان بسیار متعهد هستیم. هر دو افرادی با رده تحصیلاتی خیلی بالا و موفق از نظر زندگی فرد و با یک خانواده خیلی معمولی و متعهد به اصول اخلاقی هستیم که حتی سیگار کشیدن در آن کار بدی محسوب میشود، چه برسد به مواد یا بی بند و باری جنسی. دو تا بچه داریم که اونها هم همینطور هستند و تربیت خوبی دارند. ما از 20 سال پیش در یکی از ایالتهای شمال غربی آمریکا زندگی میکنیم. اینها را برایتان گفتم که بدونید ما هرگز آدمهای ولنگ و بی بند و باری نیستیم و نبودیم. در واقع زن من در مهمانیها و محیط بیرون لباسهایی می‌پوشند که حتی از میانگین جامعه هم در ایران و هم در آمریکا خیلی پوشیده و ماخوذ به نجابت است. همه من و زنم را به عنوان یک خانواده خیلی معمولی می‌شناسند که تمام اهتمام‌شان یک زندگی معمولی، شرافتمندانه و اخلاقی است. خلاصه اگر این داستان را میخونید بدونید که ما اصلا آدمهای شاخداری نیستیم!

اول چند تا نکته را بگم:
-این داستان کاملا واقعی است ولی تمام نشده و الان در جریان است. البته اسامی افراد و مکانها را عوض شده.
-این داستان خیلی حالت تحریک آمیز ندارد. با این هدف نوشته نشده است. اگر دنبال آن نوع داستان هستید موارد خیلی خوبی در این سایت میتوانید پیدا کنید. یا میتوانید فحش بدهید!
-اگر واقعی بودن این داستان را باور نمیکنید اصلا اشکالی ندارد، فکر کنید تخیلی است و آن را بخوانید. اگر هم خواستید میتوانید در قسمت کامنتها فحش بدهید!
-اگر از این نوع داستان خوشتان نمی‌آید در قسمت کامنتها هر چقدر خواستید فحش بدهید!
-اگر از نظر شما زن من خائن است و دارد کار غیراخلاقی میکند، کمی بیشتر فکر کنید. اگر خیانت دارد میکند به چه کسی؟ من که شوهرشم راضی هستم. خودش هم با این موضوع کنار آمده!
-اگر از نظر شما زن من جنده است به تعریف جنده دقت کنید، جنده یعنی زنی که پول میگیرد و بدون این که خودش بخواهد لذت ببرد سکس میکند. زن من از کسی پولی نمیگیرد. ما تازه خودمان برای این کار خرج هم میکنیم. بعد هم زن من این کار را برای لذت خودش و لذت من و لذت دوستهای پسرش انجام میدهد. پس با تعریف جنده خیلی فرق داره.
-اگر از نظر شما السا یک زن هرزه است، اگر معنی هرزگی این است که زنی از نظر سکسی فعال و جذاب باشد که اگر این برای مردان متاهل و خانواده دار مشکلی ایجاد نکند چه اشکالی دارد؟ بعداً برایتان میگویم که این کار لوندبانویی (فاخته گری) یک اصول اخلاقی خیلی مشخصی دارد. زن راضی، دوست پسر (ها) راضی، شوهر راضی، به هیچ کسی هم صدمه ای نمیخوره! واقعاً فکر کنید با این تفاصیل این نوع هرزگی چه اشکالی دارد؟

قضیه از حدود 15 سال پیش شروع شد. ما اون موقع در کشور دیگری زندگی می کردیم. چند بار من متوجه شدم که السا وقتی مردهای سفیدپوست به بدنش نگاه میکنند (با وجودی که همیشه لباس پوشیده میپوشید) گرچه خجالت میکشید ولی به نظر بدش نمی آمد. البته یکی دو بار که بهش گفتم این موضوع را رد کرد و گفت نه کسی نگاه نمیکنه و یا من متوجه نشدم. یک بار که دعوامون شده بود گفت “اصلا میگذارم میرم ها. اینجا مردها من را میخواهند.” من بهش گفتم مسلماً زن فوق العاده ای مثل تو تنها نمیمونه ولی تو از کجا فهمیدی؟ گفت “خوب مردا خیلی نگاهم میکنند!” . چنین حرفی از السا کلا عجیب بود. السا اصلا دختر با اعتماد بنفس جنسی نیست و با وجودی که فوق العاده زیبا و ملیح و سکسی است همیشه به اشکالات جزیی بدنش گیر میدهد و خودش را پایین میآورد.

که یکی دو بار توی مغازه من متوجه شدم که مردهای سفیدپوست که خیلی هیکل و قیافه خوبی دارند کامل و به مدت طولانی روی پستانها و کون السا زوم میکنند. السا اون موقع یکی دو سالی از زایمان دومش گذشته بود و بدنش کامل به حالت عادی برگشت کرده بود و با ورزش مرتب هیکل خیلی خوبی پیدا کرده بود. البته پستانهایش به دلیل شیر دادن خیلی بزرگ شده بود. جالبتر اینجا بود که من متوجه شدم که بر خلاف تصور من هم از این موضوع نگاه شهوانی مردها به زنم خیلی هم لذت میبرم. این برایم خیلی جذاب بود. تو اون مدت من زیادتر از عادی خودارضایی میکردم چون السا به دلیل حاملگی و شیردهی وقتی برای من نداشت. بعد از یک مدتی من شروع کردم توی خودارضایی به این فکر میکردم که السا در حال سکس با یک مرد سفید پوست خیلی هیکلی و خوش قیافه با یک کیر دو برابر سایز مال من و داره به شدت لذت میبره و آه و اوه میکنه. خیلی تعجب میکردم که من چرا دارم این قدر با چنین فکری حال میکنم؟ عجیبه که دیگر من موقع خودارضایی به هیچ زن یا دختر واقعی یا خیالی فکر نمیکردم. حتی به این رویا که با خود السا سکس بکنم هم فکر نمیکردم (شاید چون اون را در هر صورت با چند روزی تاخیر میتونستم انجام بدم) و تمرکز خودارضاییم شده است روابط جنسی خیالی زنم با مردهای غریبه!

این شروع یک بررسی بود که بعداً برایتان خواهم گفت.

لطفاً فحشها، حملات اخلاقی، و سوالات جدی خود را در قسمت کامنتها بپرسید. ضمناً از این که آیا السا با شما هم ارتباط برقرار خواهد کرد سوال نکنید چون جواب منفی است. سلیقه السا فقط مردهای سفید پوست با منشا اروپایی است و دنبال سیاه و ایرانی و … نیست. ضمناً ما با هیچ ایرانی و آشنایی این کار را نمیکنیم و حتی این بازی را در شهر خودمان هم انجام می دهیم و برای حفظ محرمیت خانواده خود به شهرهای مجاور میرویم. خلاصه شرمنده!

نوشته: شوهر السا

ادامه…

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها