داستان های سکسی

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی

فیلم های سکسی خارجی

دادن برای بار دوم

قسمت اول داستانم به نام ” کون دادن به آقا معلم” خیلی وقت پیش تو همین سایت گذاشتم. دوست داشتید بخونید بعد بیاید سراغ این یکی. این هم لینکش

داستان هم گی هست پس لطفا اونایی که اهلش نیستن نخونن.
تا دو سه روز به خودم و حمید فحش می دادم. درد داشتم. اما بعد که دردش کم شد وقتی یاد اون لحظه می افتادم که کیرش رو کرد تو کونم حشری می شدم. سعی کردم بیخیالش بشم اما لعنتی نمی شد. دوباره شروع کردم با خودم ور رفتن و خودم رو انگشت کردن. حالا دیگه یاد گرفته بودم خودم رو خالی کنم که مشکلی هم پیش نیاد. کارم از انگشت به خیار کشید اما به اون روز که فکر می کردم و اون ضربه هایی که به کونم می زد یا ثابت ایستاده بود و من خودم رو جلو و عقب می کردم و اون هم آه و اوه می کرد و بعد کمرم رو گرفت و شروع کرد به تلمبه زدن دلم می خواست باز هم تکرارش کنم حداقل یک بار دیگه حالا سوراخم جا باز کرده بود. یک ماهی خودم رو با خیار مشغول کردم اما نمی شد. نمی شد. تماس بدنش و ضربه های شکمش به کونم و کیرش… دوباره باهاش تماس گرفتم. انگار منتظر بود گفت بیا قدمت رو چشم و قدم کونت هم رو کیرم و بعد خندید. قرار گذاشتم آخر هفته برم شهرشون. وقتی رسیدم و زنگ زدم گفت برو فلان هتل اتاق بگیر من میام. فکر پولش رو هم نکن.
رفتم حموم و خودم رو حسابی تر و تمیز کردم. حدود ساعت 5 عصر بود که اومد. در رو که باز کردم بدون این که چیزی بگه با دست اشاره کرد که بچرخم. پشتم رو بهش کردم اون هم یه آه بلند کشید اومد کنارم یکی محکم زد رو لمبه م و رفت نشست رو تخت. داغون بودم نمی تونستم صبر کنم خودم رفتم زیپ شلوارش رو کشیدم پایین اون هم فقط سر تکون می داد و می خندید جلوش زانو زدم. یه کم براش جلق زدم. گفت:

خوبه. آفرین. راه افتادی تو این مدت به کیا دادی کونی؟
به هیچ کس
باشه باور می کنم. سلامت کو پسر.
سلام
خندید
حالا بخورش. عکس کونت رو هنوز دارم
شروع کردم به خوردن. پشماش رو کوتاه کرده اما باز هم بو می داد اومدم سرم رو بکشم عقب با دستش سرم رو نگه داشت و منم مجبور شدم ساک بزنم. هنوز دو دقیقه نشده بود که دوباره مثل دفعه ی اول بد حشری شد. بلند شد همینطور که زانو زده بودم هلم داد رو تخت طوری که شکمم رو لبه تخت بود یه کم پاهام رو از هم باز کرد نشست بین دو تا پاهام کیرش که حسابی سفت شده بود رو مالید در کونم به هر زحمتی بود از زیرش در رفتم. دوتا فحش داد اما من رفتم سمت جیبم و کاندوم آوردم و بهش التماس کردم با کاندوم بکنه به زور قبول کرد. خودم کاندوم رو زدم رو کیرش دوباره به همون حالت درم آورد و گفت:
حالا که کاندوم آوردی طوری می کنمت که حساب کار دستت بیاد.
یکی دوبار مالید در سوراخم یه تف انداخت در کونم و بعد یک مرتبه هلش داد تو و تا نصفه کرد. دادم در اومد. دستش رو گذاشت جلو دهنم
چته کونی. رسوامون کردی یواش. هیس
بعد دستش رو از رو دهنم برداشت و شروع کرد به تلمبه زدن و هر بار کیرش رو بیشتر میفرستاد تو. خیلی درد نداشتم. بعد شروع کرد به سیلی زدن رو لبمه هام و مرتب می گفت
کونی من. اوفففف. خوب تپله. جوووووون. کونده. این کیره تو دادری یا دودوله
کیرم کوچیکه اون هم با نک انگشتش میزد رو سر کیرم
کونیِ کیر کوچیک. کونده
منم فقط با صدای آروم ناله می کردم. حالا دیگه کیرش تا ته تو کونم بود و داشت تلمبه میزد. شکمش می خورد به لمبه هام و صدا می داد. بعد دست انداخت زیر بغلم و کشیدم سمت خودش و با سرعت بیشتر تلمبه زد.
یواش تر آقا حمید. اوخخخ
جووووون بگو حمید کون کن
تو رو خدا آقا حمید
حمید کون کن بگو. بگو کونی
دست انداخته بود سینه هام رو گرفته بود و فشار می داد. سرش رو آورد دم گوشم
کونی، می گم بگو حمید کون کن
آخخخخ. دردم گرفت ول کن سینه ها رو
بگو کونی، بگو حمید کون کن بکنم
پاک حشری شده بود و از خود بی خود. منم هم داشتم لذت می بردم هم سینه هام واقعا درد گرفته بود
باشه حمید کون کن سینه هام رو ول کن
جووووون خوبه شعر هم گفتی. حمید کون کن سینه هام رو ول کن
زد زیر خنده و هلم داد جلو و کیرش رو کشید بیرون از تو کونم. حس کردم کونم باز مونده. برم گردوند و پاهام رو داد بالا. دستش رو آورد جلو دهنم و گفت تف بندازم تو دستش. تف خودم رو کشید دم سوراخم و دوباره کرد تو کونم. مچ پاهام رو گرفته بود و نگام می کرد و محکم تا ته می کرد تو. دو سه دقیقه ای تو همین حالت کرد و هی می گفت
بگو یه بار دیگه بگو بهم بگو حمید کون کن. بگو… بگو کونی بگو
حمید کون کن
جونِ حمید کون کن. بکنمت؟
حشری شده بودم پاهام رو باز کرده بود حالا افتاده بود رو شکمم و خودش رو تکون می داد. صورتش به صورتم نزدیک شده بود آروم گفتم
حمید کون کن بکنم
چی؟
بکنم
بلند تر
بکنم … بکنم… بگام
جووووووون. حرومزاده
نه فقط فحش نده خواهش می کنم
جنده خانم خوبه؟ کونی چطور؟
بکنم حمید جون بکنم
تلمبه اش رو بیشتر کرد عرق کرده بود. به نفس نفس افتاده بود فکر کنم ده دقیقه ای می شد که داشت می کرد. منم شروع کردم جلق زدن واسه خودم آب من زودتر اومد یه دقیقه بعد یک مرتبه کیرش رو کشید بیرون آبش فواره زد بیرون رو شکمم و یه خورده هم ریخت رو صورتم.
اوفففففففففف جهان. گاییدمت
مرسی حمید کون کن
واییییی
بعد هم افتاد روم. ازم لب گرفت. چند دقیقه ای موند بعد کیرش رو مالوند به کیرم بلند شد رفت دوش گرفت. من شرتم رو پوشیده بودم. وقتی اومد بیرون گفتم
هستی منم برم یه دوش بگیرم با هم یه چیزی بخوریم؟
کونی تو که تا حالا داشتی می خوردی
زد زیر خنده و منم خندیدم گفت که نمی تونه بمونه باید بره. گفت که زنش منتظره و اگه نره دوباره دعواست. وقتی خواست بره چرخوندم از رو شورت بهم چسبید.
اگه کار نداشتم همین الان دوباره می کردمت. کونت حرف نداره. فقط به من بده. کونِ آبادی داری. فردا دوباره میام می کنمت
من امشب بر میگردم فردا صبح باید شهرمون باشم.
نه جهان. بمون می خوام کردن درست و حسابی رو بهت نشون بدم
نمیشه باید برگردم. اگه شد بازم میام
حیف که باید برم. کونی. زود برگرد. لعنتی.
یکی محکم زد در کونم و خداحافظی کرد و رفت.

نوشته: جهانk

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها