لینک قسمت (های) قبل در پایین صفحه…
خــــــــــــــب با سلاممممم
قبل شروع داستان من یه چیزیو بگمممم…ببخشید من یه سوووتی خیلی مسخره دادم خخخخ
خودمم قبولش دارم که اول گفتم یتیم خونه و بعد اصن اسمی ازش نبردم
خب خیلی ضایع بود و اینکه این داشتان کاملا تخیلیه
خب میریم ادامش
( یه هفته بعد از سکس اهو و ارش)
اوممممم…به بدنم کش و قس دادم و به بدبختی از جام بیدار شدم…دوس دارم بازم بخوابممممم
بلند شدم و رو تخت نشستم و به دور و ورم نگاه انداختم
نگامو از در و دیوار اتاق کشیدم تا ب بدن خودم برسم
هنوز لباس تنم نبود
هه…همه ملت بعد سکس یه نازکش دارن تا نازشو بخره…حالا مارو ببین توروخدا…بعد سکس که همون شبش هرکی روشو میکنه سمت دیگه میخوابه و کسی نیس بگه چت شد تو
صبح هم که بیدار میشیم میفهمیم هیچکس نیس
هعیییی خدا
بلند شدم و رفتم سمت کمد لباسام
یه دامن کوتاهه مشکی رو در اوردم با تاپ ارغوانی
خواستم بپوشم که دیدم عه قسمت اصلی ماجرا نیس
ای بابایی گفتم و دوباره برگشتم سمت کمد و یه شرت و سوتین قرمزه اتیشی برداشتم
لباساو پرت کردم رو تخت و خودم رفتم سمت گوشیم…یه اهنگ گذاشتم و شروع کردم باهاش ریز قر دادن
شورت و سوتینو پوشیده بودم که صدای باز شدن در اومد
سریع برگشتم که ببینم کدوم گاویه
چشام تو چشای عسلیش گره خورد
هه این اقا مظلومس که…
_ به ارشام اقا…چه عجب این ورا
سرشو تکون داد و چیزی نگفت
_ نکنه توهم شدی لنگه ی پسرعموت؟
_ نه
_ پس اومدی اینجا چیکار؟
_ لباستو بپوش
_ اوووه جنتلمن
_ بپوووش لباستو حواسمو پرت میکنی
ههه اقا حشرش زده بالا…تند تند لباسامو پوشیدم و رفتم جلو میزم و شونه رو برداشتم و شروع کردم به شونه کردن موهام
همزمان هم چشامو بستم و شروع کردم اهنگ خوندن
وسط اهنگ بودم که با پوزخند گفتم : میخواستی منو بیاری بیرون که خوشتیپ
دیدم صدایی ازش بلند نمیشه
_ هه باشه باو نترس یقتو نمیگیرم که چرا منو نیاوردی بیرون…میدووونم هیچکس خایه ی اینکارو نداره…اخه کی میتونه جلو خانووووم…ایییی ارشاممممم
لباشووو رو گردنم احساس کردم و حرفمو قطع کردممم
از اونجایی ک رو گردنم حساسم تمام بدنم شل شد ولی خب ارشام فکر کرد خوشم اومده
یه لحظه وایساد و نگام کرد…زل زدم تو چشاش و اروم گفتم : نکن
یکم اخم کرد با دستاش موهامو اوم زد کنار…فکر کردم قراره ول کنه ولی دیدم نچ این اقا گوشش بدهکا نیس
دوباره خم شد رو گردنم…چشاموو به زو باز نگه داشتم و از تو اینه دیدم داه چیکار میکنه
دستشو رو بدنم میکشید…از رو قفسه سینم رد میکرد و اروم حرکتش میداد تا و شکمم…
اوممم ناخوداگاه سرمو دادم عقب ترر تا بتونه بهتر کارشو بکنه
خوشش اومد انگارر اخه شکممو یه چنگ کوچیک زد
زبونشو اروم از پایین گوشم کشید تا رو گردنم و بالای خط گردنموو چند با بوس کرد
لبشو اروم کشید به گردنم و اورد بالا و لاله ی گوشموو کرد لای لبااس و اروم اروم باهاش بازی کرد
کم کم صدام داشت در میومددد
_ اییی ارشاممممم…اخ
اووم لاله ی گوشمو اوم داشت میک میزززد
دستموو گذاشتم و گردنش و به خودم فشارش دادم
لباشوو از رو گوشم جدا کرد و منو با اروم و با نرم برگردوند
جوی که صوتم جلو صورتش بود
زل زد به چشام…مثل خودش ب چشماش نگا کدم و هیچکار دیگه ای انجام ندادم
دستشو گذاشت زیر کونم و یهویی منو کشوند بالا و گذاشتم رو میز
از یهویی بودن کاراش خندم گرفت…ریز ریز خندیدم که اروم با لبخند گفت : چیه شیطوون؟
_ چرا اینقدر یهویی؟
_ بده؟
_ نهههه
_ خوبه پس
خواستم جوابشو بدم و بگم عالیه که لباشو رو لبام حس کردم
اااه اهو توهم یکاری بکن…خودت خیس کدی ناجو این بنده خدا نیم شق هم نکرد
اوووم دیدم داره با ولع لبامو میخوه که منم لبه بالاشو بردم تو دهنم و اروم شروع کردم میک زدن…یکم که اونو میک زدم ولش کردم و پاینیو گفتم بین لبام
دستامو اروم بردم زیر تی شرتش و اروم اروم دست میکشیدم
ارشام لبشو از بین لبم بیرون کشید و چیزی شبیه اه زمزمه کرد
سرمو گرفت بین دستاش …فهمیدم خوشش اومده
یکی از دستامو سر دادم سمت کیرررش
اروم از رو شلوار گرفتمش تو مشتم و فشارش دادم
یهوو روانی شد و خودشو کشید عقب و منو گرفت و پرت کرد رو تخت
اروم خندیدم اونم شروع کرد لخت کردن خودش
لباساشو با سرعت باد کند و افتاد روم
تاپ و سوتینمو در اورد
دامن و شورتو باهم دراود و افتاد ب جون کسم
آآآآخ
زبووونشو بین کسم میچرخووند و با دستش چوچولموو میمالید
آآآه داشتم از لذت به خودم میپیچیدم
دستمو بردم سمت موهاشووو نازشون کردم و بعضی وقتا سرشو به کسم فشار میدادم
نقطه حساسمووو پیدا کرد…زل زده بود به چشاممم و اروم ولی با حرص و فشار نقطه حساسو میمالید
_ اااااه…واییییییی…ارشاااممممممم اخخخخ…ارشام بخووووورر
_جووون…
سرشو برد پایین و چوچولمووو گذاش تو دهنش و محکممم میک زدددد
از لذت کمرمو بردم بال و محکمم کوبوندم ب تختتت
_آآآییی ارشامممممممم
دستشو بد سمت سوراخمم و اروم ارومم دست میکشیدددد
چند با چوچولموو میک زد و خورد که احساس کردم ابم دارره میاد
_ آآآی ارشااام ول کن ابممم اومدددد
تا اینو گفتم سرعتشو بیشتر کرد و محکم ت میک میززززد
اینقدرر چوچولمو خورد تا ابم اووومد
اوووم لش افتاده بودم که دیدم ارشام داره میره سمت لباساش
_ عه کجا؟
_ لباس بپوشم
_ ابت نیومد
خندید و خم شد روم و ریز لبمو بوسید : شیطونک اب من تا نخوووری تو سکس نمیاد
لبامو غنچه کردم و گفتم : چجوری جق میزنی بعد؟
خندید و گفت : یکم دستمو خیس میکنممم…مثل اب دهن
چشامو گرد کردم و گفتم : راه حل خوبیه
بعد بلند بلند زدم زیر خنده
اونم داش میخندید که دستشو گرفتم و پرتش کردم رو تخت
اومدممم رووش و کیرشو گرفتم دستمممم…سرشو کردممم توو دهنمم و محکممم میک زدمم
صدای ارشام همزمان بلند شد : آآآآخ
دستموو بردم سمت خایهه هاش و شروع کردم مالیدنن و همزمان کیرشو تو دهنم عقب جلو میکردممم
اوممم کیرشو از دهنم در اوردم و یه تف کردم روش و با دستممم مالیدمممم
زل زدم به چشماش و خم شدم و کیرش
همینجوی ک نگاش میکردممم کیرشووو با حرص و محکممم میک زدمممم
چشماشو بست و خودشو پرت کرد رو تخت
سریع زبونمو از س کیرش کشیدم تا رو خایش و شروع کردم خوردن تخماش
اوووم یکی میکردمشون دهنم و خیسشون میکردممممم
اوووممم اومدم بالاتر و سینه هاموو گرفتم و کیرر ارشامو گذاشتممم لاشششش
سینه هامووو فشار دادم به کیرش و با دستممم لرزززوندمش
ارشاممم اخ و اوخش رفت هوا و فهمیدم داره ابش میاددد
سینمو بیشت فشا دادم به کیرش که ابش محکم پاشیددددد
هردومون ولو شدیم رو تخت و زل زدیم به سقف
بعد چند دقیقه ارشام بلند شد و گفت : خریدمت…حاضرشو بیاتو ماشین
داشت از در میرفت بیرون که گفت : هراتفاقی افتاد فراموش کن
ادامه دارد…
نوشته: Angel Girl…