سلام حمید هستم 26 سالمه و بچه کاشان هستم
امروز جمعه رفته بودم بازار روز یا همون جمعه بازار. البته من برای خرید نمیرم چون اونجا هرچی جنس بنجل و بدرد نخور هست میفروشن. من فقط عاشق جاهای شلوغ هستم چون میشه حسابی زن ها و دخترها رو دستمالی کنی و من از این کار خیلی لذت میبرم. یکی از تفریحات مورد علاقه منه. امروز جمعه بازار خیلی خیلی شلوغ بود و من رفتم تو بخش میوه فروشی که یه راه خیلی باریک هستش و اکثر موقع ها همه زن و مردها با فشار به هه مدیگه از شلوغی عبور می کنند مثل امروز که من وارد بخش میوه فروشی شدم و یه خانم مانتویی حدود 40 ساله که هیکلش یکم بزرگ بود اما خیلی هیکل توپی داشت جلوی من بود اوایل میوه فروشی کمی خلوت تر بود و من پشت این خانم کمین کرده بودم و با کمی فاصله ازش داشتم قدم میزدم که رسیدیم به جایی که موزهای خیلی بدرد نخور رو حراج کرده بودن و جمعیت هجوم آورده بودن و عبور از اون قسمت واقعا سخت بود و همه زن و مردها داشتن به هم فشار می آوردن و منم از فرصت استفاده کردم و خودمو به اون خانومی که سوژه کرده بودم نزدیک کردم بعد از سه چهار ثانیه از پشت سرم فشار آوردن و منم به ناچار چسبیدم به کون اون خانوم که اگه نمیخواستم هم نمیتونستم با فاصله بایستم چون فشار جمعیت خیلی زیاد بود. خلاصه کون این خانوم دقیقا به کیر من چسبید و کیر منم بلافاصله بلند شد و منم برای حفظ تعادل دستام رو بالا آوردم و یه لحظه دو طرف پهلوهای خانومه رو خیلی آروم گرفتم و سریع دستام رو برداشتم که خانومه برگشت نگاه کرد پشت سرش رو و خیلی آروم گفت آقا میشه اینقدر هل ندین؟ منم سرمو بردم دم گوشش گفتم خانوم از پشت سر هم میدن دست من نیست که… خلاصه ببخشید من سعی میکنم فشار ندم … بمحض اینکه این حرف رو زدم احساس کردم توی بدنش یه لرزشی اتفاق افتاد که حدس من اینه که کلمه سعی میکنم فشار ندم باعث شد تحریک بشه و همین طور این خانوم توی بغل من بود و من خوشحال از وضعیتی که توش قرار گرفته بودم… انگار جمعیت قفل شده بودن و حدود یک دقیقه ای بود که یه جا ثابت ایستاده بودیم فقط از عقب و جلو فشار می اوردن ولی حرکتی در کار نبود و منم به خودم جرات دادم و دستام رو دوباره دو طرف پهلوهاش گذاشتم … خانومه پهلوهاش خیلی کم چربی داشت که باعث تحریک بیشتر من شد اینبار دستام رو گذاشتم روی پهلوهاش اما برنداشتم ولی فشار هم نمی دادم یا اینکه بمالم درواقع داشتم تست میکردم که ببینم واکنش خانومه چیه وقتی بعد از حدود 10 ثانیه دیدم خبری از عکس العمل نیست جراتم بیشتر شد و کم کم دستام رو جلوتر بردم و تقریبا دستام روی شکمش بود و گاهی یه تکون هم به خودم میدادم که با اینکار کیرم رو لای باسن خانومه بالا و پایین میکردم اما بسیار آروم و نامحسوس که کسی متوجه نشه. اینقدر این کون برام لذت داشت که دلم میخواست دستامو بیارم بالا و صورتش رو بچرخونم و شروع کنم لباشو بخورم. کسایی که تجربه اینجور مالیدن ها رو دارن میدونن لذتی که توی همچین موقعیت هایی تجربه میکنی هزاران برابر سکس کامل هستش. این خانوم رو من حدود 5 دقیقه ای تو بغل گرفته بودم و خلاصه کلی حال کردم تا از اون محل شلوغ عبور کردیم و یه جایی ایستاد تا میوه بخره و من رفتم.
همین طور که میچرخیدم یه خانم چادری محجبه دیدم از اینایی که روسریشون رو مثل زنای عرب میبندن این خانم هم حدود 35سالش بود اما بشدت خوشگل بود. به قدری این خانم سفید پوست و خوشگل بود که نتونستم از کنارش بگذرم هر چند توی این کار خط قرمز من خانم های چادری هستش چون هم خطرش بیشتره و هم اینکه حس میکنم شاید خانم های چادری که حجاب بیشتری دارند کمتر راه بیان اما این زن چشممو گرفت و یه کناری ایستادم تا راه بیفته و من هم دنبالش راه افتادم و جلوتر متوجه شدم که دوتا دختر هم داره که همراهش هستن البته حدس میزنم دختراش بودن دخترا رو انداخته بود جلو و خودش هم پشت سرشون داشت میرفت و من هم افتاده بودم پشت سر مادره. رفتیم تا رسیدیم یه جای شلوغ و از شانس خیلی خوب من یهو همچین ترافیکی شد که همه دوباره چسبیدن به هم و من هم از پشت کاملا چسبیدم به خانومه و کیرم هم که بعد از اون خانوم قبلی خوابیده بود دوباره سریع بلند شد و قشنگ لای باسنش قرار گرفت و از نرمی بیش از حد باسنش حدس میزنم که شلوار پارچه ای نازک پوشیده بود اینم بگم حدس میزنم چون چادرش بلند بود و کاملا پوشیده و اصلا شلوارش معلوم نبود. اینجا هم شروع کردم خیلی آروم و حرفه ای کیرم رو لای باسنش بالا و پایین کردن و یه لحظه که میخواست سمت چپ رو نگاه کنه نیم رخ صورتش رو که دیدم واقعا دیگه نتونستم خودم رو کنترل کنم و ناخودآگاه بغلش کردم و کیرم رو بیشتر فشار میدادم اینقدر سروصدای فروشنده ها و مشتری ها و مردم که هل ندین بود که صورتش رو یه لحظه برگردوند و میخواست اعتراض کنه اما از اعتراض پشیمون شد و سعی میکرد که راه فراری پیدا کنه اما من همچین محکم توی بغلم گرفته بودمش که هیچ راه فراری در کار نبود و یه کم دیگه که فشار دادم آبم اومد و سریع خودم رو کشیدم عقب و لای جمعیت خودم رو گم وگور کردم البته این اتفاقات خیلی سریع افتاد در یک یا دو دقیقه.
وقتی اومدم یه جای خلوت دیدم جلوی شلوارم خیسه خیس شده. کاپشنم رو در آوردم و گرفتم دستم که جلوی شلوارم رو بپوشونه تا کسی متوجه نشه و اومدم سوار ماشین شدم و اومدم خونه که الان این خاطره رو برای شما تعریف کنم.
میدونم الان خیلی ها میان فحش میدن و میگن خوشت میاد یکی خواهر و مادر خودت رو اینجوری بماله؟ دوست عزیز خواهر و مادر من رو هم توی جاهای شلوغ اینجوری میمالن چه من بخوام چه نخوام پس من چرا نمالم و از این همه زن و دختر خوشگل که توی این شلوغی ها هست لذت نبرم؟ حالا هرچقدر میخواین فحش بدین راحت باشید. و یه نصیحت به آقایون که توی موقعیت های شلوغ خانوم ها رو بمالید و لذت ببرید و مطمئن باشید که 90 درصد خانوم ها چه محجبه و چه بی حجاب ها از خداشون هست مالیده بشن و در 99 درصد مواقع اگه حرفه ای عمل کنید اعتراض نمیکنند. خانوم های عزیز هم وقتی توی شرایط این چنینی قرار گرفتید لطفا شل کنید و لذت ببرید.
همیشه کیرتون سیخ لبتون خندون و شکمتون سیر و جیبتون پر از پول باشه.
نوشته: حمید