داستان های سکسی

بیش از سی هزار داستان سکسی

عکس و کلیپ های سکسی ایرانی

فیلم های سکسی خارجی

برادر شوهر خوب

سلام زهرا هستم.35 متاهل
از 13 سالگی با بیشتر بچه ها ی فامیل سکس داشتم بیشتر از عقب وقتی با هم سن سالای خود شروع کنی اولاش حال میده بعد دیگه منم بعد دادن به همه ی کیرای راست ‌فک فامیلمون ولی بگایی نداشت چون تو شهرستان بودیم.گذشت و گذشت کیر کلفت میخواستم بیشتر بچه‌ها ی محل و فامیلی هم زیاد بلد که نبودن تا که از کرمانشاه دختر عموی مادرم اومد خونمون با یکی از پسراش پسر خوبی بود اسمش شاهین حدودا هم سن رفتیم بیرون از خونه یهو بهم گفت اینجا گیم نت ندارین من گفتم چرا بردمش گیم نت بعد که اومد گوشیشو در اورد گفت بیا بریم یه چیزی بهت نشون بدم رفتیم خونه با هزار بدبختی بچه های دیگه رو بپیچون خلاصه رفتیم تو انباری بالای حموم گوشیشو در اورد دیدم رفته گیم نت داستان سکسی دانلود کرده با هم دیگه داشتیم میخوندیم داستان باحال بود منم کم کم داشتم آماده میشدم که زیر یه بچه خوشگل بخوابم دیدم کیرشو در اورده بود کوچولو بود اماده کار بلد بود اول گفت بخور منم تعجب کردم چرا گفت شنیدی که تو داستان دختر کیر پسر رو میخوره منم یکم عقب جلو کردم دهنم مزه شوری داشت اولین تجربه ساک من بود بعد دیدم دستشو برده تو شلوارم به زور میخواد انگشت بکنه توش منم دردم میگرفت گفتم از پشت بکن من رو رو هب شکم خوابوند رو دراز کشید کیرشو کرد تو کونم خیلی خوب تلمبه میزد بعد چند گفت سر کیرم میسوزه منم ترسیدم شلوار مو کشیدم بالا رفتم بعد من همیشه کنار مادرم بودم همیشه دوست داشتم بهش بدم فک کنم مامانم بو هایی برده بود که اصلا نمیزاشت باهاش برم تا.که اینا رفتن چند سال بعد مادر شاهین منو برای پسر بزرگش سالار خواستگاری کرد و نامزدی کردیم فکرش رو بکن ما یه رسم داریم بعد از عقد عروس و داماد میتونن کنار هم بخوابن همون شب اول شروع کرد سکس باهام من کم میرفتم کرمانشاه ولی بعد از دوسال نامزدی رفتم خونشون نامزد خودم که زیاد خونه نبود و زیادهم مثل اولا نبود تا این که یه روز تو گوشی کاری نامزدم چشمم به اس ام اس های اکس سابق نامزدم خورد تازه فهمیدم که اکس عروسی کرده حالا با نامزد منم سکس میکنه منم تو اون خونه بجز شاهین کسی زیاد باهام شوخی نمیکرد یا گرم بگیره یه روز که سالار خواب بود منم اس ام اس های اونو به شاهین نشون دادم اونم شاخ در آورده میگه زن داداش حالا یه سکس چت کرد بیخیال منم گفتم خیانت کرده بعد گفت بیا بریم تو اتاقم رفتیم در رو بست ی هدونه زد رو کونم و گفت خودت با منم سکس داشتی فراموش کن فلان بسال من تا گفتم اون مال بچگی ها بود از پشت بهم چسبید منم چیزی نگفتم گذاشتم کارشو بکنه از نامزدم بهتر ارضا کرد اون شب همون روز 3 بار منو از پشت کرد خیلی حال داد من با نامزدم اصلا لذت نمیبرم با این که شاهین سنش پایینه و سایزشم کوچیکه خوب ارضامم میکنه به سایز نیست الان جفتشون هستن شاهین زن که گرفت گفتم دیگه از دستش دادم ولی بعد از زن گرفتنش سکس خوبی میکنه از شوهرم بیشتر با برادر شوهر لذت می برم .
دخترا شوهرتون نتونست بدین داداشش میتونه 10 ساله دوتا داداش دارن منو ارضا میکنن.
من اهل داستان نوشتن نیستم ولی سکس با شوهر و برادر شوهر حال میده
اشتباه زیاد بود ببخشید
این داستان ادامه دارد…

نوشته: zan

دسته بندی:

بازگشت به صفحه اول وب سایت و لیست تصادفی داستان ها